نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 9 صفحه : 49
بعضى دگر گفتند:تفكّر كنند در آلاء و نعماء خداى.ابو روق گفت:ابتهال و تضرّع كنند با خداى تعالى.سعيد جبير گفت:اين مردى باشد كه او خشم گيرد خداى را ياد كند و خشم فروبرد.مجاهد گفت:آن مردى باشد كه معصيتى خواهد كردن خداى را ياد كند،رها كند آن معصيت.سدّى گفت:چون ياد كند توبه كند.
بعضى دگر گفتند:انديشه كند در آنچه خلاص او در آن بود،و آن توبه است،و توبه كند، فَإِذٰا هُمْ مُبْصِرُونَ ،«اذا»مفاجات راست؛كه نگاه كنى ايشان مبصر و مستبصر باشند،و اين عبارت بود از سرعت.و بعضى علما گفتند:المتّقى من يشتهى فينتهى و يبصر فيقصر.
آنگه ذكر كفّار كرد و گفت: وَ إِخْوٰانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الغَيِّ ؛و برادران ايشان، يعنى برادران شيطان،شيطان [1]ايشان را در نادانى و غوايت و جهالت مىكشند [2].
من المدّ.و بعضى دگر گفتند:يزيدونهم؛ايشان را در غوايت مدد مىكنند [3]و زيادت مىگردانند.و نافع خواند:يمدّونهم من الامداد،و باقى قرّاء يمدّونهم من المدّ.و فرق گفتهايم ميان مدّ و أمدّ،و در او چند وجه گفتيم [4]. ثُمَّ لاٰ يُقْصِرُونَ ،آنگه بازنمىايستند [5]چنان كه متّقيان بازمىايستند [6]از گناه؛بل كه اصرار مىكنند،اين قوله عبد اللّه عبّاس و سدّى و ابن جريج است.قتاده گفت:يعنى [7]شياطين بازنمىاستند و اقصار نمىكنند از استغواء ايشان،يقال:قصرت عن الشّىء و اقصرت اذا احتبست عنه.و وجه قرائت نافع و عذر او ازآنكه«امدّ»در خير گويند و«مدّ»در شرّ،چنان كه فرمود: وَ أَمْدَدْنٰاكُمْ بِأَمْوٰالٍ وَ بَنِينَ [8]، أَنَّمٰا نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مٰالٍ وَ بَنِينَ [9]،و قوله:
وَ يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيٰانِهِمْ يَعْمَهُونَ [10]،آن است كه توسّع كرد و اين معنى در جاى آن به
[1] .كذا در اساس ديگر نسخه بدلها فاقد اين كلمه است؛محتمل است كلمه«شياطين»يا نوع شيطان مراد باشد.