نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 8 صفحه : 72
ايشان را در تناول،و به مغفرت بيامرزد ايشان را چون از حال ايشان اضطرار داند.و جماعتى فقها استدلال كردند به اين آيت بر آنكه حرام در شرع همين است كه در اين آيت گفت از آنان كه به دليل الخطاب گفتند،و اين درست نيست براى آنكه از آيت اين دانند كه آنچه در اوست حرام باشد،امّا آنچه جز آن است [1]روا باشد كه تحريم آن به ديگر آيت و دليل سنّت مقطوع عليها و دليل اجماع دانند.و محرّمات بسيار است چون سباع و هرچه ناب مخلب دارد، و آنچه مسوخ [2]است چون پيل [3]و كپى و بسيار چيزهاى ديگر[كه] [4]در اخبار مقطوع آمد چون جرّى و مارماهى،و ممكن است اين را استدلال كردن بر آنكه پوست مردار حرام است لقوله:«ميتة»و پوست نيز در او حيات بوده باشد و برفته، و دليل نيست بر آنكه موى و پشم و وبر [5]از او حرام است [6]كه آن را حيات نبوده است در او [7]و رسول-عليه السّلام گفت:
لا تنتفعوا من الميتة باهاب و لا عصب.
وَ عَلَى الَّذِينَ هٰادُوا ،حقتعالى در اين آيت بيان كرد كه بر جهودان عهد موسى و آنان كه پس از ايشان بودند بر شرع او تا منسوخ شدن [8]،حرام كرديم كُلَّ ذِي ظُفُرٍ ؛هر حيوانى كه ناخن داشت يعنى چنگال.عبد اللّه عبّاس و سعيد جبير و مجاهد و قتاده و سدّى گفتند:هر حيوانى است كه شكافته سم نباشد چون شتر و شتر مرغ و بطّ و مرغابى،و ابو على جبّائى گفت:جملۀ انواع سباع از شير و گرگ و پلنگ و روباه و سگ و گربه و هرچه او را به چنگال صيد كند [9]داخل است تحت اين.أبو القاسم بلخىّ گفت:مراد هر ذوات الحافرى است