نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 8 صفحه : 59
بيفگند،و التّقدير:سيجزيهم العقاب [1]بوصفهم.و زجّاج گفت:مضاف بيفگند و مضافاليه به جاى او بنهاد،و تقدير آنكه:سيجزيهم جزاء وصفهم.
إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ؛و او حكيم است،آنچه كند به حكمت كند.و عليم و داناست به مصالح بندگان در حلال و حرام.
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلاٰدَهُمْ ،حقتعالى گفت:زيان كردند آنان كه فرزندان خود را بكشتند و زنده در گور كردند،خوف درويشى را و انديشۀ عار را، تا كسى ايشان را به نكاح به حكم خود نكند [2]،و اصل«خسران»هلاك باشد،و خسران در تجارت هلاك سرمايه باشد.
ابن كثير و ابن عامر خواندند:«قتلوا»به تشديد«تا»على التّفعيل لتكثير الفعل.و قوله:سفها،نصب او بر مفعول له است و روا باشد كه مصدر بود لا من لفظ الفعل براى آنكه آن قتل برآن وجه سفاهت است،و«سفه»نقيض حلم باشد و سفيه ضدّ حليم بود و اصل او خفّت و سبكى باشد به سبكسارى.و فرق ميان سفه و نزق آن باشد كه سفه از داعى هوا بود و نزق خفّتى [3]طبيعى باشد [4].
وَ حَرَّمُوا مٰا رَزَقَهُمُ اللّٰهُ ؛و بر خود حرام كردند آنچه خداى تعالى روزى [5]ايشان كرد از انعام و حرث،و اين آيت نيز دليل آن مىكند كه پيش از ورود شرع بر اباحت بوده است،چه اگر بر حظر بودى نگفتى [6]: وَ حَرَّمُوا مٰا رَزَقَهُمُ اللّٰهُ ،و حرام كردند بر ايشان بلكه [7]عقل حظر كرده بودى آن را،آنگه به اين رها نكردند تا [8]حوالت آن با خداى كردند به دروغ [9]بىحجّتى.و نصب افترا بر مفعول له باشد و روا بود كه مصدرى بود چنان كه گفتيم [10]:لا من لفظ الفعل:آنگه بيان كرد كه ايشان به اين تحريم كه