نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 8 صفحه : 411
برگرفت برحسب عادت آنكه دو برادر چهل روز يكديگر را نديده باشند.
و قول آنان كه حمل اين برآن كردند كه او سر و محاسن هارون[بگرفت] [1]از سر غضب بر وجه استخفاف درست نيست،براى آنكه اين فعل سفيهان و بىخردان باشد و موسى-عليه السّلام-دانست كه هارون را در آن جرمى نيست.
امّا قوله في سورة طه: لاٰ تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَ لاٰ بِرَأْسِي [2]،چون آنجا رسيم گفته شود-انشاءاللّه.آنچه در اين آيت هست هم اين است كه سر برادر بگرفت و او را در خود كشيد،و اين بر تعظيم و معانقه حمل كردن اولى [3]باشد ازآنكه بر استخفاف و اهانت و جفا،چه به [4]پيغامبران [5]خداى اين لايق بود [6]دون آن،و او را بپرسيد و گفت:برادر! [7]به اين قوم جهّال چه كردى و چون بودى؟گفت:يا ابن امّ [8]،اى پسر مادر من!يعنى اى برادر من.
حمزه و كسائى و أبو بكر و ابن عامر خواندند:«يا بن امّ»به كسر«ميم»،و باقى قرّاء خواندند:«يا بن امّ»به فتح«ميم».[199-ر]آنكه به كسر خواند، گفت:[اصل او] [9]يا بن امّي بوده است،«يا»بيفگند و اكتفا كرد به كسره از او.و آنكه به فتح خواند،«يا»را بدل كرد به«الف»براى آنكه اين نداست [10]بر وجه استغاثت،و لغت بعضى عرب آن است كه:ايشان از«يا»ى اضافت«الف»بدل كنند گويند:يا غلاما و يا أخا،بمعنى [11]يا غلامي و يا أخي،و على هذا قوله: يٰا وَيْلَتىٰ أَ عَجَزْتُ [12]و: يٰا حَسْرَتىٰ عَلىٰ مٰا فَرَّطْتُ [13]،و قال: