نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 8 صفحه : 32
خواهند تا به بهشت رسند راه ندهند [1]ايشان را و تمكين نفرمايد.وجهى دگر آن است كه مراد به«اضلال»هلاك [2]است و عذاب،چنان كه گفت: وَ يُضِلُّ اللّٰهُ الظّٰالِمِينَ [3]و اصل ضلال خود هلاك باشد من قولهم:ضلّ الماء فى اللّبن اذا ذهب فيه و لم يتبيّن،آن چهار وجه است،و اين چهار وجه امّا قوله: يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً ؛دل او تنگ [4]كند و در اين نيز هم چهار وجه باشد:
يكى آنكه اين كنايت باشد از عقوبت يعنى خداى تعالى خذلان كند او را بر سبيل عقوبت [5]،وجهى دگر آن است كه:او را از ره بهشت گمراه كند و دل او را تنگ كند تا [6]ره به بهشت نبرد،و وجهى دگر آن است كه:فعل مضاف بود با«من»او دل خود تنگ كند به ترك نظر و تحصيل علم ناكردن.و وجهى دگر آنكه دل او تنگ كند در دوزخ به انواع غموم و هموم و عذابهاى مختلف،و لا بدّ است ما را و مخالف را از ظاهر آيت عدول كردن براى آنكه در دل مؤمن بر حقيقت نورى و روشنايى نيست و در دل كافر ضيقى و حرجى نيست،بل [7]دل ايشان از روى خلقت بر يك حد است چون او گويد:اين كنايت است از ايمان و كفر،گوييم [8]:چون كنايت خواهند بود [9]،چرا نشايد كه كنايت باشد از حجّت و شبهه [10]و از خذلان و توفيق و از تمكين و تخليه و از اقدار [11]و تمكين،ابن كثير خواند:ضيقا به تخفيف و هما لغتان مثل:سيد و سيّد و ميّت و ميّت و هين و هيّن و لين و ليّن،قال الشّاعر: [12]
هينون لينون ايسار ذوو يسر سوّاس مكرمة ابناء ايسار و اهل مدينه و ابو بكر خواندند:حرجا بكسر الرّاء و باقى قرّاء به فتح«را».