responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 8  صفحه : 312

خداى باشد-جلّ جلاله.امّا بر قول دوم كه فاعل«يهد»مشيّت هلاك مستحقّان باشد،در كلام محذوفى بود.و«هدايت»به معنى دلالت بود،و آن محذوف مفعول دوم«يهد»باشد و تقدير اين چنين بود،نه راه نمود [1][و] [2]دليل كرد و عبرت گشت آنان را كه ايشان زمين به ميراث دارند از هلاك شدگان امّت سلف، آنگه آن‌كه اگر ما خواستيمى [3]كه ايشان را هلاك كنيم [4]به گناهانشان [5]چنان كه با امّت [6]پيشين [7]كرديم،أعنى هدايت كرد و دليل كرد بر آنكه مثل قول و فعل ايشان نبايد گفتن[و كردن] [8]تا هلاك نشوند چون ايشان،محذوف اين است،أعنى هدايت كرد و دليل كرد بر آنكه گفتيم،و آنچه گفتيم آن‌كه اگر ما خواستيمى [9]فاعل است،[و] [10]بر هو دو قول«نطبع»كلامى مستأنف باشد [11]غير معطوف على قوله: أَصَبْنٰاهُمْ ،از آن وجوه كه بيان كرديم كه مؤدّى است با چند فساد،و اين قول فرّاء و زجّاج و جبّايى و بيشتر اهل علم است.و اگر نه چنين گويند،معنى آيت مستقيم نشود.

امّا معنى«طبع» [12]در او دو قول گفتند:يكى حكم به آن‌كه او مذموم است ابدا ازآنجا كه در معلوم آن است كه ابدا ايمان نيارد [13]به مثابت كسى كه بر دل مهر دارد.و«سماع»به معنى قبول باشد،يعنى ايشان هرگز قبول ايمان نكنند كالمطبوع على قلبه،پس اين بر سبيل حكم باشد به مذمّت و ملامت و لعنت [14]ايشان.و غرض قطع طمع رسول بود-عليه السّلام-از ايمان ايشان.


[1] .مل:نموديم.

[2] .اساس:ندارد،با توجه به مج،وز افزوده شد.

[9] [3] .مج،وز،مل،لت:خواستمانى،كه براساس مرجّح مى‌نمايد.

[4] .مج،وز،مل،لت:هلاك كردمانى،كه براساس مرجّح مى‌نمايد.

[5] .مج،وز،مل،لت:گناهشان.

[6] .مج،وز،مل،لت:امّتان.

[7] .لت:پيشتر.

[10] [8] .اساس:ندارد،با توجه به مج،وز افزوده شد.

[11] .مل+و.

[12] .مل:نطبع.

[13] .آج،لب:نيارند.

[14] .مل:و به لعنت.

نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 8  صفحه : 312
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست