مِمّٰا ذُكِرَ اسْمُ اللّٰهِ عَلَيْهِ ،«من»تبيين راست و«ما»روا بود كه موصوله باشد،و رواست كه نكرۀ موصوفه باشد،و آن ذكر كه بايد گفتن كه مسنون است عند الذّبح «بسم اللّه» است يا نامى از نامهاى خدا كه خداى تعالى به آن مختص باشد چون:«قديم»و«رحمان»او«القادر»و«العالم للذّات».و بر [3]«بسم اللّه» اجماع است،و سنّت آن است كه گويد: «بسم اللّه و اللّه اكبر» ،و دليل بر آنكه دگر نامهاى مختص شايد گفتن،قوله تعالى: قُلِ ادْعُوا اللّٰهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمٰنَ أَيًّا مٰا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمٰاءُ الْحُسْنىٰ [4]،و آيت خطاب است با مؤمنان و در آيت دليل است بر وجوب تسميه،و هرآن ذبيحه را كه بر او نام خداى نبرده باشند حرام باشد خوردن آن و حكم او حكم مردار باشد،و ازآنجا گفتيم كه:ذبايح اصناف كفّار حرام است كه ايشان نام خداى نبرند،و اگر نام خداى برند بر حقيقت نه نام خداى برده باشند،و آن را كه نام خداى بر او نبرند به سهو و نسيان و كشنده مخالف حق نباشد و در عزم و نيّت او پيش از ذبح نام خداى باشد و اگرچه در وقت ذبح فراموش كند،آن ذبيحه حلال باشد جز كه به قصد رها كند.
و نيز از شرايط واجب آن است كه روى او به قبله كند،و ذبح جز به آهن يا به چيزى كه اوداج ببرد نشايد عند عدم آهن،و ذبح در گلو بايد نحر در بالاى سينه عند الاختيار،امّا عند ضرورت روا باشد و اگر خلاف اين كند ذبيحه حرام باشد،و اگر بقصد عند ذبح بهيكبار سرش ببرد پيش ازآنكه سرد شود هم حرام باشد،و اگر گوسپندى يا چيزى ديگر بكشد و هيچ خونش نيايد [5]حرام باشد.و قوله: إِنْ كُنْتُمْ بِآيٰاتِهِ مُؤْمِنِينَ ؛اگر به آيات او ايمان دارى [6]،و اگرچه مؤمنان به خطاب مخصوصاند هر ذبيحه كه به اين صفت باشد حلال باشد مسلمانان را و