گفت تو از فروگذاشتگانى [1].
گفت [2]به [3]آنچه مرا گمراه كردى [4]بنشينم براى ايشان به راه راست.
پس بيايم [5]به ايشان از پيش ايشان [6]و از پس ايشان [7]و از [دست] [8]راست ايشان و از[دست] [9]چپ ايشان و نيابى بيشتر ايشان را شكركننده.
گفت برو ازآنجا [10]خوار كرده و عيب كرده آنان كه پسروى تو كنند [11]از ايشان پر [12]كنم دوزخ را از شما همه.
و اى آدم بنشين [13]تو و جفت [14]تو در بهشت بخورى [15]ازآنجا [16]كه خواهى [17]و نزديك مشوى [18]به اين درخت كه باشى [19]از ستمكاران.
وسوسه
[1] .اساس:فروگذشتگانى.
[2] .آج،لب+ابليس.
[3] .آج،لب+به سبب،آف:با.
[4] .آج،لب:گردانيدى.
[5] .مج،وز،آج،لب،لت:آيم.
[6] .مج،وز،لت:پيششان.
[7] .مج،وز،لت:پسشان.
[9] [8] .اساس:ندارد،با توجّه به مج،وز افزوده شد.
[10] .مج،وز:اين.
[11] .مج،وز:پى روند ايشان،آج،لب:متابعت نمايند تو را.
[12] .مج،وز+بار.
[13] .آج،لب:ساكن شو.
[14] .آج،لب:زن.
[15] .مج،وز،آج،لب،آف:بخوريد.
[16] .مج،وز،آج،لب،لت:هركجا.
[17] .مج،وز،آف:خواهيد.
[18] .مج،وز:مگرديد،لت:مگرديد،آج،لب،آف:مشويد.
[19] .مج،وز،آج،لب:باشيد.