نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 6 صفحه : 78
سستى مكنيد [1]در طلب [2]كافران كه اگر شما الم و درد مىيابيد [3]،ايشان نيز درد مىيابند[چنان كه شما مىيابيد] [4]و اميد مىداريد [5]شما از خداى آنچه ايشان اميد ندارند [6]،و خداى دانا و محكم كار بوده است.
قوله: إِنَّ الَّذِينَ تَوَفّٰاهُمُ الْمَلاٰئِكَةُ ،مفسّران گفتند:آيت در جماعتى آمد از اهل مكّه [7]به زبان ايمان آوردند و در دل نفاق داشتند،از جملۀ ايشان قيس بن الفاكه بود و قيس بن الوليد بن المغيره،و هجرت نكردند با رسول-عليه السّلام.چون مشركان به بدر حاضر آمدند،ايشان با مشركان حاضر آمدند،چون قلّت لشكر مسلمانان ديدند گفتند:غرّ هؤلاء دينهم [8]،دين ايشان اينان را بفريفته است.ايشان در غزات بدر كشته شدند،فرشتگان بر روى و پشت ايشان مىزدند و مىگفتند: ذُوقُوا عَذٰابَ الْحَرِيقِ [9].
ابو الجارود روايت كرد از باقر-عليه السّلام-كه اينان پنج كس بودند:حارث بن زمعة بن الأسود،و ابو العاص بن منبّه بن الحجّاج،و علىّ بن اميّة بن خلف،و قيس بن الوليد بن المغيره،و قيس بن الفاكه بن المغيره،هر پنج در بدر كشته شدند.حقتعالى گفت:آنان كه [10]فرشتگان جانهاى ايشان برداشتند،و ايشان ظالم نفس خود بودند.و نصب او بر حال است از مفعول به،يعنى در آن حال كه ايشان چنين بودند.و «توفّى»و«استيفاء»تمام بستدن باشد.و«توفية»تمام به دادن باشد،و مراد قبض روح است،و قبض و استيفاء و توفّي در يك طريق باشد جز كه توفّي بليغتر است از قبض.و مرده را متوفى براى آن گويند كه مقبوض الرّوح باشد،قال اللّٰه تعالى [11]:
يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهٰا [12]...،و مراد به ظلم نفس كفر است،و اصل او نقصان