نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 6 صفحه : 354
اميرالمؤمنين -عليه السّلام-گفت اين فتوى برخلاف راستى كردى و روى به حسن على كرد و گفت يا پسر در اين حادثه چه بايد كردن؟گفت يا اميرالمؤمنين هر دو را رها بايد كردن و ديت [1]كشته از بيت المال به دادن [2]،اميرالمؤمنين -عليه السّلام- گفت چرا [3]گفتى؟گفت لقوله تعالى: وَ مَنْ أَحْيٰاهٰا فَكَأَنَّمٰا أَحْيَا النّٰاسَ جَمِيعاً [4]اگرچه مردى را بكشت مردى را از قتل برهانيد قتل آن به احياى اين ببايد رفتن و ديت كشته از بيت المال ببايد دادن،اميرالمؤمنين -عليه السّلام-شادمانه شد و بوسه بر چشم او داد و گفت [5]سپاس آن خداى را كه اهل البيت ما را توفيق علم و فقه داد.
قتاده گفت:و من احياها اى تورّع عن قتلها او را نكشد براى تحرّج فَكَأَنَّمٰا أَحْيَا النّٰاسَ جَمِيعاً همچنان باشد [6]كه همه را زنده رها كرده براى آنكه همه از او با [7]سلامت باشند چون او متحرّج باشد.
سليمان بن علىّ الرّبعىّ [8]گفت حسن بصرى را ديدم گفتم اين حكم در بنى اسرائيل بود خاص يا ما را و ايشان را همچنين است؟گفت بل ما را و ايشان را در اين باب حكم يكى است كه خونهاى بنى اسرائيل بر خدا گرامىتر نبود از خونهاى مسلمانان امّت محمّد.
وَ لَقَدْ جٰاءَتْهُمْ رُسُلُنٰا بِالْبَيِّنٰاتِ ،گفت و رسولان ما آمدند و حجج و بيّنات آوردند از خداى تعالى به مردمان تا حجّت خداى [9]بر ايشان بليغ شود ثُمَّ إِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ آنگه پس از اينهمه كه خداى كرده باشد بسيارى مردمان در زمين اسراف و فساد مىكنند.
عبد اللّٰه عبّاس روايت كرد از رسول-عليه السّلام-كه او گفت هركه مؤمنى را شربۀ [10]آب دهد در جايى كه آب بسيار باشد همچنان باشد كه هفتاد برده آزاد كرده و