نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 6 صفحه : 35
دروغ گويد،و گفتهاند:مرا به امن و خوف ظفر و هزيمت است،و اگر حمل كنند بر عموم اولىتر باشد. أَذٰاعُوا بِهِ ،آشكارا كنند و بپراگنند،و إذاعة السّر افشاؤه باشد، قال [1]:
اذاع به فى النّاس حتّى كأنّه بعلياء نار أوقدت بثقوب و اصل او تفريق باشد.تبّع گفت-آنگه كه به مدينه آمد و آب مدينه بازخورد [2]:
و لقد شربت على براجم شربة كادت بباقية الحياة تذيع أى تتفرّق [3].براجم:ماء بالمدينة،و گفتهاند:او از اين[آب] [4]بازخورد زره [5]در آب بود در گلوى او گرفت،و ذاع الخبر اذا فشا،و رجل مذياع اذا كان لا يحفظ السرّ،و ذاع و شاع و فشا و علن و ظهر متقارب است.
آنگه گفت: وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ ،و اگر با رسول افگندى تا او بگفتى و افشا كردى در قول آنان كه گفتند مراد حديث سراياست،و گفتهاند: إِلَى الرَّسُولِ ،أى الى سنّته،يا طريقت و سنّت او رد كردندى.و امّا«اولى الأمر،باقر-عليه السّلام-گفت:أئمّۀ معصوماند [6]،و وجوهى بسيار از [7]استدلال برفت بر اين.
ابن زيد و سدّى و جبّائي گفتند:امراء [8]،سرايايند،حسن و قتاده و ابن جريج گفتند:علمااند و ملازمان رسول-عليه السّلام.و قول باقر-عليه السّلام-كه گفت:
مراد معصومانند اولىتر است،براى آنكه خداى تعالى گفت:اگر به ايشان رد كنند بدانند آنان كه استنباط و استخراج آن مىكنند،و هيچكس نباشد كه به قول او علم حاصل شود مگر معصومى كه دروغ بر او روا نباشد.
دگر آنكه قول ايشان كه گفتند:امرا و علمااند،داخل است در قول ما كه