نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 6 صفحه : 313
گفت اين شهر [1]حرام است بر ايشان چهل سال [2]مىروند در زمين،اندوهناك مباش بر مردمان فاسق.
قوله: وَ إِذْ قٰالَ مُوسىٰ ،الآية.خداى تعالى درين آيت رسول را-عليه السّلام- حكايت كرد آنچه گفت موسى-عليه السّلام.قومش را از تذكير نعمت خداى بر ايشان گفت ياد كن اى محمّد چون گفت موسى قومش را از تذكير نعمت خداى بر ايشان گفت ياد كن اى محمّد چون گفت موسى قومش را اى قوم ياد كنيد نعمت خداى بر شما و از نعمتهاى او بر شما آن است كه در ميان شما پيغمبران كرد كه شما را خبر مىدهند از آسمان به علم غيب و گفتند مراد پيغامبرانى بودند [3]كه در عهد موسى بودند زيردستان موسى كه از پس موسى خواستند بودن [4]و نيز از نعمتهاى او بر شما آن است كه شما را پادشاه كرد در معنى پادشاه درين آيت خلاف كردند.
ابو سعيد خدرى روايت كرد از رسول-عليه السّلام-كه او گفت در بنى اسرائيل هركه او را زنى بودى و خدمتكارى و اسپى او را پادشاه خواندندى عبد اللّٰه عبّاس و مجاهد و حسن و حكم گفتند:هركه را سراى باشد [5]و خادمى و زنى او پادشاه باشد.
ابو عبد اللّٰه الجبلّى گويد كه از عبد اللّٰه بن عمرو بن العاص شنيدم كه او گفت تو زنى دارى كه به شب با بر او [6]شوى؟گفت بلى گفت سرايى كه مسكن تو باشد؟ گفت آرى گفت تو از جملۀ توانگرانى گفت نيز خادمى كه مرا خدمت كند گفت تو از جملۀ پادشاهانى.
ابو الدّرداء روايت كند از رسول-عليه السّلام-كه او گفت:
من اصبح معافى فى بدنه آمنا فى سربه عنده قوت يومه فكانّما حيزت له الدّنيا بحذافيرها ،گفت هركه او در روز آيد به تن با عافيت باشد و در راه رو خود ايمن باشد قوت روز [7]دارد همچنان