نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 6 صفحه : 15
طاعت خداى و رسول كه مستحقّ اين شوند.و«فضل»اگرچه زيادت بود،در نعمت استعمال كنند[324-پ].و وجهى دگر آنكه:ثواب اگرچه واجب است،سبب او كه تكليف است تفضّل است،و كذلك القول فى اللّطف. وَ كَفىٰ بِاللّٰهِ عَلِيماً -و كفايت مقدارى بود كه مقاوم [1]حاجت بود،و خداى تعالى بس است دانا،يعنى به احوال آنان كه اين كنند يا نكنند و اين پايه يابند يا نيابند،و نصب او بر تميز [2]است [3].
از شما كس هست كه درنگ مىكند اگر برسد شما را نكبتى، گويد:نعمت كرد خداى بر من چون نبودم به ايشان حاضر.
و اگر برسد شما را نعمتى از خداى گويد:
پندارى نبوده است ميان شما و او دوستى،كاشك بودمى با ايشان تا بهره يافتمى بهرهاى بزرگ.
بگو تا كارزار كنند در راه خدا آنان كه بفروختند [7]زندگانى نزديكتر [8]به سراى بازپسين.و هركه كارزار كند در راه خداى بكشند او را [9]يا غلبه كند بدهيم او را مزدى بزرگ.
[1] .اين كلمه در اساس به صورت«مقادم»هم خوانده مىشود.