نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 5 صفحه : 86
كرد[كه نداند] [1]تا بداند آنان را،چنان كه گفت: خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَيٰاةَ لِيَبْلُوَكُمْ [2]... ،و ابتلا كسى كند كه نداند تا بداند.و هركجا در قرآن لفظ«ابتلاء»و «امتحان»است اين معنى دارد،براى آنكه تكليف اين صورت دارد در باب اوامر و نواهى و وعد و وعيد و امهال و تمكين با كار كسى ماند كه اين براى آن كند كه عاقبت نداند تا بداند،الّا آنكه واجب است از اين ظاهر عدول كردن از مكان ادلّۀ عقل كه برخاسته است،كه خداى تعالى عالم الذّات است و همه معلومات،واجب است از اين ظاهر عدول كردن كه [3]معلوم او باشد بر هر وجهى كه صحيح باشد كه معلوم بود.
قوله: وَ يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدٰاءَ ،و از [4]شما گواهان گيرد،يعنى چون ظاهر شده باشد كه كيست كه صفت عدالت دارد و صلاحيت شهادت او را اختيار كند،براى آن تا بر خلقان گواه باشند،و اگرچه او ايشان را ناآفريده داند كه معصوم كيست[و نامعصوم كيست] [5].و تأويل هم آن باشد كه گفته شد.
وَ اللّٰهُ لاٰ يُحِبُّ الظّٰالِمِينَ ،و خداى تعالى ظالمان را دوست ندارد،و معنى آن است كه:مريد [6]نباشد ثواب ايشان را.
[3] .است كه معلوم او باشد بر هر وجهى كه صحيح باشد كه معلوم بود. اين عبارت نسخه«وز»است كه صحيح بنظر مىرسد و جمله:(از اين ظاهر عدول كردن)كه در اساس است كاملا زائد به نظر مىرسد كه احتمالا تصحيفى باشد از كاتب كه در سطر قبل كلمه«واجب است»را نوشته و بعد از آن جمله:(از اين ظاهر عدول كردن)و عين اين جمله را بعد از كلمه(واجب است)در سطر بعدى تكرار كرده كه زائد است.
[5] .اساس:ندارد،با توجّه به وز و ديگر نسخه بدلها افزوده شد.