responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 5  صفحه : 50

يذوقونهم حرّ أسيافهم يعرّونه بعد ما قد شجب
و اخبار متظاهر است به بلاء اميرالمؤمنين على در اين روز،و ابلاء جهد او حتّى أتى على شطر القوم،تا در اخبار هست كه:نيمۀ قوم را او كشت،سى و پنج شجاع معروف را او به تنهايى بكشت چون:عاص وائل سهمى و نوفل بن خويلد و حنظلة ابن أبي سفيان و عثمان و مالك ابناء عبيد اللّه برادران طلحه،و عمّ طلحه را عمر بن عثمان را،و مسعود بن اميّه،و قيس بن الفاكه،و حذيفة بن ابي حذيفه و غيرهم-إلى تمام العدد كه ذكر ايشان در كتب مغازى مشهور است و اسماء ايشان مثبت،بيرون ازآن‌كه مشاركت كرد با ديگران.

و نوفل بن خويلد آن بود كه پيش [1]هجرت در مكّه ابو بكر را و طلحه را به يك رسن در هم بست،و يك روز تا به شب ايشان را عذاب كرد تا شفاعت كردند قومى و او رها كرد ايشان را.راوى خبر گويد كه:چون رسول-عليه السّلام-بشنيد كه او حاضر است به بدر،دست برداشت و گفت:

اللّهم اكفني نوفلا، بار خدايا كار نوفل مرا كفايت كن،و كان أشدّ النّاس عدواة لرسول اللّه،و از او دشمن‌تر رسول را نبود.

معمر روايت كند از زهرى كه اميرالمؤمنين على گفت:نوفل را ديدم در كارزارگاه متحيّر مانده چون كسى كه راه از پيش و پس نداند،به جانب او تاختم و ضربه‌اى زدم او را در سرش بماند و كارى نكرد،بركشيدم ازآنجا و در عش مشمّر بود و ساقش گشاده بزدم [2]هر دو پايش بيفگندم،بيفتاد بكشتمش.چون كارزار به يك‌سو شد،رسول-عليه السّلام-گفت:

من له علم بنوفل ،كيست كه حال نوفل داند؟من گفتم:

يا رسول اللّه انا قتلته ،منش كشتم.رسول-عليه السّلام-تكبير كرد و گفت:

الحمد للّه الّذي أجاب دعوتي فيه، اسپاس [3]خداى را كه دعاى من در او اجابت كرد.

ابو بكر الهذليّ روايت كرد از زهرى عن صالح بن كيسان كه:يك روز سعيد بن العاص و عثمان بن عفّان در مسجد رسول آمدند در عهد عمر خطّاب [4].امّا عثمان به جايگاهى كه لايق او بود بنشست،امّا سعيد بن العاص به جانبى رفت دورتر و


[1] .دب،فق،مب،مر+از.

[2] .وز،دب،آج،لب،فق:بودم.

[3] .دب،آج،لب،فق،مب،مر:شكر و سپاس.

[4] .مب،مر:عمر بن الخطّاب.

نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 5  صفحه : 50
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست