نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 5 صفحه : 333
گويد [1]هريكى صاحبش را كه:اختر إن شئت،اگر خواهى تا اقالت كنم تو را،و
قال النّبيّ-عليه السّلام- البيع عن تراض و الخيار بعد الصّفقة و لا يحلّ لمسلم [2]أن يغش مسلما، و
قال النّبىّ-عليه السّلام: البيّعان بالخيار ما لم يفترقا [3]فإن صدقا و بيّنا بورك لهما في بيعهما و إن كتما [4]و كذبا محق بركة بيعهما.
عمرو بن جرير گفت:ابو هريره گفت،كه رسول-عليه السّلام-گفت:
هذا البيع عن تراض ،قول دوم آن است كه گفتند:مراد به تراضى آن است كه امضاى بيع كنند به عقد،و اين قول ابو حنيفه است و مالك و ابو يوسف و محمّد.
و بعضى دگر گفتند:مراد آن است كه اگرچه در بيع عيبى بود،چون تراضى باشد ميان متبايعين روا بود.
قوله: وَ لاٰ تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ،در او سه قول گفتند:يكى آنكه يكديگر را مكشيد [5]،و مراد به«نفس»جملهاند،براى آنكه اهل يك ملّتند،چنان كه رسول -عليه السّلام-گفت:
المؤمنون كنفس واحدة،و مثله قوله تعالى: فَإِذٰا دَخَلْتُمْ بُيُوتاً فَسَلِّمُوا عَلىٰ أَنْفُسِكُمْ [6]، أى فليسلّم بعضكم على بعض.و گفتهاند:مراد آن است كه كسى را بكشد و داند كه به قصاص او را بازخواهندكشتن،همچنان باشد كه خود را [307-ر]كشته،و چون بر كسى سلام كند و داند كه جواب خواهد شنيدن،همچنان باشد كه بر خويشتن سلام كرده.و اين قول عطا و سدّى و زجّاج و جبّائي است.
و قولى ديگر آن است كه ابو القاسم بلخى گفت:مراد آن است كه خود را بمكشيد [7]در حال غضب و ضجارت.و قولى ديگر آن است كه:خويشتن هلاك مكنيد [8]بارتكاب المحارم و المآثم من أكل اموال النّاس بالباطل،به آنكه معصيت كنى [9]و مال يتيمان خورى [10]و مال مردمان خورى [11]بنا واجب كه در قيامت معذّب و
[1] .اساس:بود،با توجّه به وز و ديگر نسخه بدلها تصحيح شد.