نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 5 صفحه : 194
خداى ما ما شنيديم [1]ندا كنندهاى را كه ندا مىكرد [2]براى ايمان كه ايمان آريد به خدايتان،ايمان آورديم [3]،خداى [4]بيامرز ما را گناهان ما،و بستر [5]از ما گناهان ما،و بميران ما را با نيكوكاران.
خداى ما بده ما را آنچه وعده كردى ما را بر [6]پيغمبرانت و هلاك مكن [7]ما را روز قيامت كه تو خلاف نكنى وعده را.
قوله-عزّ و جلّ: كُلُّ نَفْسٍ ،«نفس»بر معانى مختلف آمده است:به معنى تن آمد و به معنى جان و حيات آمد،و به معنى ذات و شىء آمد،و به معنى همّت و عزم و اراده آمد،و به معنى أنفه و حميّت آمد،و به معنى مقدارى از داروى دباغ آمد، و به جاى خود شرح داده شود-انشاءاللّه.و اين جا مراد تن است و حيات،و گفتهاند:نفس را براى آن تأنيث كردند كه محمول است بر معنى حيات.و قوله:
ذٰائِقَةُ الْمَوْتِ ،أعمش خواند كه:«ذائقة الموت»،گفت:براى آنكه هنوز نچشيد است [8]،چنان كه فلان ضارب زيد چون حال خواهى،و ضارب زيدا چون معنى استقبال خواهى.و ذوق نفس مرگ را عبارت است ازآنكه مرگ به او رسد،قال اميّة بن الصّلت:
من لم يمت عبطة يمت هرما الموت كأس فالمرء [9]ذائقها ابو هريره روايت كند از رسول-عليه السّلام-كه:چون خداى تعالى گل آدم از زمين برداشت و از او آدم را بيافريد،زمين در خداى بناليد از آنچه از او برداشته بود.