نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 5 صفحه : 106
نيارستند بازگشتن،و اين قصّه در جاى دگر بيايد.خداى تعالى خبر داد از غيب پيش ازآنكه كرد [1]تا رسول-عليه السّلام-و صحابه ايمن شوند ازآنكه ايشان بازخواهندگشتن ،گفت: سَنُلْقِي ،ما درافگنيم،و اين را«سين»استقبال گويند براى آنكه اين افعال كه زوائد اربع در او متعاقب باشد صالح بود حال را و استقبال را،چون «سين»يا«سوف»در او شود،آن اشتراك برخيزد و فعل خالص شود مستقبل را، حقتعالى گفت:ما ترس در دل ايشان افگنيم،و اين از جملۀ معجزات رسول و قرآن باشد براى آنكه خبر است از غيب و مخبر مطابق خبر.
ابو ايّوب السّختيانيّ خواند در شاذّ:«سيلقي»به«يا»ردّا الى اسم اللّه تعالى في قوله: بَلِ اللّٰهُ مَوْلاٰكُمْ ،و باقى قرّاء به«نون»،و ابن عامر و كسائي و يعقوب و ابو جعفر خواندند:«الرّعب»به تحريك«عين» [2]،باقى [3]خواندند:«الرّعب»باسكان «عين»و هر دو لغت است،كالعذر و العذر و السّحت و السّحت.و رسول-عليه السّلام- گفت:
نصرت بالرّعب، مرا يارى كردند به ترس،و در بعضى روايات:
بين يدىّ مسيرة شهر، از پيش من به يك ماه راه تا هركجا رسول-عليه السّلام-فرود آمدى بر يكماهه راه دشمن از او بترسيدى.
بِمٰا أَشْرَكُوا ،اين«با»بدل و مجازات است،و«ما»مصدرى است،أى بشركهم باللّه.و قوله: مٰا لَمْ يُنَزِّلْ ،«ما»نكرۀ موصوفه باشد،أى شيئا ما انزل اللّه به من سلطان حقتعالى گفت:من ترس در دل كافران به آن افگندم كه ايشان به من شرك آوردند.ظاهر آيت مبنى است ازآنكه اين معنى بر ايشان بر سبيل عقوبت رفت به آنكه ايشان چيزى را انباز من كردهاند كه من به آن حجّتى نفرستادهام از آسمان.
وَ مَأْوٰاهُمُ النّٰارُ ،و مأواى ايشان و مرجعشان دوزخ است،من أوى اذا رجع، يعنى جايشان [4]،يقال أوى اليه اى انضمّ اليه. وَ بِئْسَ مَثْوَى الظّٰالِمِينَ [5]و«مثوى» مقام باشد من ثوى اذا أقام،و تقدير آن است كه:بئس مثوى الظّالمين النّار،بد جاى