نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 4 صفحه : 478
افتد.و شفا البئر جانبه كشطّ النّهر و ساحل البحر و طرّة الثّوب و طرف الرّمح،كناره اين چيزها باشد جز كه«طرف»عامتر است.و«شفا»چاره را باشد و خندق را و مانند آن،قال اللّه تعالى: عَلىٰ شَفٰا جُرُفٍ هٰارٍ [1]،و قال الرّاجز:
نحن حفرنا للحجيج سجله نابتة فوق شفاها بقله و اگرچه حكم مضاف را باشد دون المضاف اليه،اين جا ردّ كنايت با مضافاليه كرد كه«حفره»است و با«شفا»نكرد،چنان كه عجاج شاعر گفت:
طول اللّيالي اسرعت في نقضي طوين طولي و طوين عرضي و يقول العرب:خرجت سور المدينة.
و در آثار آمده است كه اعرابى شنيد از عبد اللّه عبّاس كه اين آيت مىخواند:
وَ كُنْتُمْ عَلىٰ شَفٰا حُفْرَةٍ مِنَ النّٰارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهٰا ،گفت:و اللّه ما انقذهم منها و هو يريد [2]ان يوقعهم فيها،گفت:به خداى كه خدا ايشان را از دوزخ بنزهانيد،و خواست كه ايشان را در اندازد.
عبد اللّه عبّاس گفت:خذوها من غير فقيه،اين كلمه حكمت بگيريد از كسى كه فقيه نيست،و نكو آمد او را آن،حكمت حكمت باشد بر زبان هركه رود،از اين جا گفت اميرالمؤمنين -عليه السلام:
انظر الى ما قال و لا تنظر الى من قال، به آن نگر كه [3]مىگويد،به آن منگر كه مىگويد،يعنى به سخن نگر [4]به گوينده منگر، كه گوينده از سخن قيمت گيرد،و سخن از گوينده قيمت نگيرد.
اعرابى گفت و نكو گفت،و عدل گفت،و از عقل گفت.و عبد الله عبّاس كه ربّانى امّت است اعجاب كرد و پسنديد،و اين حديث خلاف آن آمد كه مجبر [5]گفت:«لام»غرض است في قوله: وَ لَقَدْ ذَرَأْنٰا لِجَهَنَّمَ [6]،براى آنكه آن نه غرض حكيم باشد نه فعل كريم [7]باشد،غرض حكيم چنين باشد: مٰا يُرِيدُ اللّٰهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لٰكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ [8]،