نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 20 صفحه : 463
حفظه گويند:بياييد تا كوشكهاى برادرمان ببينيد [1]اگر صد بار بخواند،خداى تعالى به كفّارت گناه بيستوپنجساله كند او را.اگر چهارصد بار بخواند، كفّارت چهارصدساله گناه بود او را جز خون به ناحق و مظالم [2].اگر هزار بار بخواند،بنميرد تا جاى خود در بهشت نبيند،يا [3]ديگرى بيند و او را خبر دهد.
سهل بن سعيد [4]روايت كرد كه:مردى به نزديك رسول-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-آمد و شكايت درويشى كرد با او.رسول-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-گفت چون در خانه شوى [5]بر اهل خانۀ خود سلام كن،و اگر كسى نباشد [6]،بر من صلوات فرست و قُلْ هُوَ اللّٰهُ أَحَدٌ يكبار بخوان.مرد همچنان كرد،توانگر شد و روزى بر او فراخ شد تا با همسايگان خير كرد.
أنس مالك گفت:ما با رسول-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-به تبوك بودم،يك روز آفتاب بر آمد با نورى و ضيائى كه هرگز چنان نديديم. [7]رسول- صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-جبريل را گفت:امروز چيست كه آفتاب را اينهمه همه شعاع است؟و هيچ روز چنين نبود؟گفت:بدان كه معاوية بن معاوية اللّيثي در مدينه فرمان يافته است،خداى تعالى هفتاد هزار فريشته را فرستاده [8]تا بر او نماز كنند.رسول-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-گفت:
يا جبريل!او اين پايه به چه دريافت؟گفت:به آنكه قُلْ هُوَ اللّٰهُ أَحَدٌ بسيار خواندى در آمدن و نشستن و برخاستن [9]و در شب و روز،و لكن يا رسول اللّه! خواهى تا زمين درنوردم تا بر او نماز كنى؟گفت:خواهم.پس رسول-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-برفت و بر او نماز كرد و بازآمد.