نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 20 صفحه : 139
ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعىٰ ،آنگه اعراض كرد از موسى و سر در فساد نهاد.
فَحَشَرَ فَنٰادىٰ ،قوم خود را جمع كرد و ندا در ايشان داد و گفت:من خداى بزرگترم شما را،يعنى از وراى من خدايى نيست.بعضى دگر گفتند:آن خواست كه بتان خدايان شمااند و من خداى ايشانم.و گفتند:آن خواست كه اين اشراف و قوّاد و سادات ارباب شمااند،و من خداى همهام.
فَأَخَذَهُ اللّٰهُ نَكٰالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولىٰ ،خداى تعالى او را بگرفت و نكال كرد به او در دنيا و آخرت.نكال دنيا به غرق و نكال آخرت به دوزخ،يكى به آب و يكى به آتش،يكى به غرق و يكى به حرق.و نصب نكال بر مصدرى باشد لا من لفظ الفعل،كأنّه قال:اخذ الدنيا و الآخرة أى أخذا فى الدنيا و الآخرة [1]،گفتند:به اضمار فعل آن مصدر،و التقدير:فنكل به نكال الآخرة و الاولى.و گفتند تقدير آن است كه:بنكال الآخرة و الاولى،نصب او به حذف حرف جرّ است.و بعضى مفسّران گفتند:نكال از فعل فرعون است،نكال اوّل قوله: مٰا عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلٰهٍ غَيْرِي [2]،و نكال دوم: أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلىٰ [3]،گفتند:ميان اين دو كلمت چهل سال بود.
بر اين قول نصب«نكال»به حذف حرف جرّ بود،أى بنكال الآخرة و الاولى.
إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشىٰ ،در اين عبرتى هست آن را كه بترسد،يعنى در حديث موسى و فرعون و دعوت موسى و عصيان فرعون و هلاك فرعون و نجات موسى.
آنگه بر سبيل تذكير و تنبيه با مكلّفان عهد رسول گفت: أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّمٰاءُ بَنٰاهٰا ،شما سختترى [4]به خلق[61-پ]يا آسمان كه خداى تعالى آن را بنا كرد؟يعنى چون از آفريدن آسمان با رفعت و شدّت او عاجز نيست،از آفريدن شما هم عاجز نباشد.