نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 2 صفحه : 46
الاساءة الى اهلها،فكأنّها كانت لها ذنوب ثمّ احسان ثمّ عادت الى ما كان [1]منها.
إِلىٰ أَشَدِّ الْعَذٰابِ ،اين را افعل تفضيل گويند،با سختتر عذابى،و عذاب المى تيز [2]باشد روان [3]بر معذّب،و منه عذبة اللّسان،سر زبان را براى آن عذبه خوانند كه بر سخن جارى باشد،و ماء عذب،آبى خوش باشد براى آنكه خوار [4]به گلو فروشود .و اصل كلمه از استمرار است،پس الم مستمر را عذاب گويند. وَ مَا اللّٰهُ بِغٰافِلٍ ، و خداى تعالى غافل نيست،و غفلت سهو باشد و آن انتفاء [5]علم باشد پس از حصولش. عَمّٰا تَعْمَلُونَ ،اهل مدينه و ابو بكر و يعقوب به«تا»ى خطاب خواندند،و باقى قرّاء به«يا»خوانند خبر از غايب،از آنچه شما مىكنيد يا ايشان مىكنند [6].
آن كسانى كه بخريدند زندگانى دنيا به آخرت [8]سبك نگردانند از ايشان عذاب و نه ايشان را يارى دهند.
[111-ر]
و بداديم موسى را كتاب تورات و براثر او فرستاديم از پس او پيغمبران و بداديم عيسى پسر مريم را درستىها [9]و نيرومند كرديم او را به جبريل پاكيزه هرگاه بيايد به شما پيغمبرى بدانچه آرزو نكند تنهاى شما بزرگ منشى كنيد پس گروهى را دروغزن داريد و گروهى را بكشيد.
و گويند دلهاى ما بسته است [10]،لعنت كرد [11]ايشان را خداى به كفر ايشان،اندك است آنچه بگروند.