نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 17 صفحه : 302
ايشان آيد ناگاه. فَقَدْ جٰاءَ أَشْرٰاطُهٰا ،اى علامتها [1]،چه نشانهاى [2]او پديد آمد،يعنى كه قيامت ماند كه نيامد انما [3]علامات او بيشتر پديد آمد،مگر گوش آن مىدارند كه قيامت ناگاه به ايشان آيد.و اشراط،جمع شرط بود و شرط،علامت بود در هرچه باشد من [4]الشارط و المشروط،كالشرط فى البيع و انه [5]علامة بين المتبايعين.و گفتند:بعثت رسول ما-صلى اللّٰه عليه و آله-از جمله علامات قيامت است،از اين جا گويند:ارسله بالحق بشيرا و نذيرا بين يدى الساعة.و منه قولهم:شرطة و جمعه شرط،لأصحاب الديوان لأنهم اشرطوا انفسهم،اى،اعلموها بعلامة يعرفون بها.و قال اوس بن حجر[277-پ]:
فاشرط فيها نفسه و هو معصم و القى باسباب له [6]و توكلا فَأَنّٰى لَهُمْ إِذٰا جٰاءَتْهُمْ ذِكْرٰاهُمْ ،التقدير،فانى لهم ذكراهم اذا جاءتهم الساعة، گفت:چگونه باشد ايشان را ياد كرد و انتفاع به او،چون قيامت به ايشان آمده باشد، يعنى،تذكر و انديشه و ثمرت آن از علم آنگه سود دارد كه قيامت نباشد،چون قيامت آمده باشد و الجا پديد آيد و مكلفان ملجأ شوند،هيچ عمل سود ندارد.
آنگه با رسول خطاب كرد و مراد امت: فَاعْلَمْ أَنَّهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اللّٰهُ ،بدان كه جز خداى،خدايى نيست.و گفت:اثبت على علمك و استقم عليه،برآن [7]علم مىباش كه بدانستهاى كه جز او خدايى نيست،كما يقال للقائم:قم حتى اعود اليك.و گفتند:ازدد علما الى علمك،يعنى از طريق عقل [8]شناختى،از طريق سمع نيز بدان.بعضى ديگر اهل [9]علم گفتند:سبب نزول آيت آن بود كه،رسول-عليه- السلام-دلتنگ مىشد از گفتار و كردار كافران و منافقان،خداى تعالى اين آيت فرستاد و گفت:بدان كه جز خداى [10]نيست كه او كشاف الكروب است تا دل در جز او [11]نبندى،گفتند [12]بيانش، وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ ،اى لذنب اذنبوا اليك.