responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 16  صفحه : 263

ديگر بديد،توقّف كرد. [1]دگرباره بديد با تهديد.كس فرستاد و ايشان را حاضر كرد و گفت:

خداى مرا فرموده است و وحى كرده [2]به من در خواب كه تو را بكشم.گفت:مرا بكشى بى‌بيّنتى [3]؟گفت:مرا نگفتند كه بيّنت طلب كن،مرا امرى كردند به قتل تو،و من فرمان خداى را تأخير نكنم.چون مرد بدانست كه لابد او را بخواهند كشتن،گفت:يا نبىّ اللّه!دانى تا قصۀ من چيست؟من پدر اين مرد را بكشته‌ام و اين گاو از او بستده [4]،مرا نه براى گاو مى‌فرمايد بكشتن [5]،خداى براى خون آن مرد مى‌فرمايد.داود-عليه السّلام-بفرمود تا او را به قصاص آن مرد بكشند [6]به اقرار او،و هيبت او در دل بنى اسرايل سخت شد،فذلك قوله: وَ شَدَدْنٰا مُلْكَهُ ،اى بالهيبة. وَ آتَيْنٰاهُ الْحِكْمَةَ ،ما او را حكمت داديم،يعنى نبوّت[92-ر]،و گفتند:اصابت قول خواست.

ابو العاليه گفت:مراد به حكمت،كارهايى است موافق عقل، وَ فَصْلَ الْخِطٰابِ ، عبد اللّه عبّاس گفت:بيان سخن خواست.عبد اللّه مسعود و حسن و مقاتل گفتند:يعنى علم احكام و قضايا و كار گزاردن [7][تا در هيچ حكم فرونماندى.اميرالمؤمنين -عليه السّلام- گفت [8]:] [9]فصل الخطاب اين بود كه او را بگفتند كه:مدّعى را بيّنت بايد و مدّعى عليه را سوگند.و كعب الاحبار هم اين [10]گفت كه:شهود و ايمان است.و بعضى دگر گفتند:آن بود كه او در اوّل سخن گفتى:«امّا بعد»و اوّل كس [11]كه اين گفت،داود بود.

وَ هَلْ أَتٰاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرٰابَ ،بدان كه آنچه قصّاص جهّال آوردند از وجوهى [12]و اخبارى در تفسير اين آيت از آنچه لايق نباشد به اتباع و خدم انبياء-عليهم السّلام-فضلا عنهم-،كه عقل و شرع مانع است از جواز آن بر ايشان،ما روا نداريم بر ايشان،چه بعضى قبيح است و بعضى منفّر،كتاب خود را از آن صيانت كرديم كه بس شنيع و ظاهر الفساد است.امّا آنچه از آن مجوّز است،اين


[1] -دا:يك‌بار ديگر.

[2] -آج،لب:كرد.

[3] -آج،لب:بى‌بيّنتى بكشى.

[4] -آج،لب:بستده‌ام.

[5] -دا،آج،لب:كشتن.

[6] -آج،لب:بكشتند.

[7] -آج،لب:كارزار كردن و فصل كردن.

[8] -آج،لب:حضرت اميرالمؤمنين على-صلوات اللّه و سلامه عليه-فرمود:

[9] -اساس و آب،افتادگى دارد،از دا،آورده شد.

[10] -دا،آج،لب:همين.

[11] -آج،لب:كسى.

[12] -آج،لب:وجهى.

نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 16  صفحه : 263
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست