نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 15 صفحه : 126
خداى تعالى وحى كرد به موسى در خواب كه:اين عصا بر اين آب زن كه اين گوسپندان [1]مىخورند.موسى-عليه السّلام-عصا بر آب زد،گوسپندان [2]از آن آب بخوردند جمله [3]بچّهاى كه آوردند ابلق بود،شعيب بدانست كه آن روزى است كه خداى تعالى به او داد،جمله به او تسليم كرد [4].
پس چون موسى-عليه السّلام-تمام كرد [5]وعده [6]را بيرون آورد زن خويش را از مدين و روى به مصر نهاد،بديد از سوى كوه [7]آتشى،گفت اهل خويش را درنگ كنيد [8]كه من بديدم آتشى تا مگر من بيارم شما را ازآنپس خبرى كه راه كدام است،يا پارهاى از آتش تا مگر شما گرم شويد [9].
پس چون آمد موسى بدان روشناى،آواز دادند از كنارۀ رودخانه از جانب راست اندر آن جايگاه مبارك از درخت كه اى موسى، بهدرستى كه منم خداى پروردگار جهانيان.
و بيفگن عصاى خود را،پس چون ديد آن عصا را كه مىجنبيد،گفتى آن عصا مارى است بزرگ،برگشت موسى پشتبدهنده [10]و از پس نمىنگريست از ترس،اى موسى بازآى و مترس كه تو از آمنانى.