و تعرض مكنى آن را به بدى [1]كه بگيرد شما را عذاب روزى بزرگ.
پى بكردند آن را در روز آمدند پشيمان.
بگرفت ايشان را عذاب،در اين شما را دليلى است و نبودند بيشترينۀ ايشان گرونده.
و خداى تو اوست كه بىهمتا و بخشاينده است.
دروغ داشتند قوم لوط فرستادگان [2]را.
چون گفت ايشان را برادرشان لوط [3]نمىترسى؟ كه من شما را پيغامبرىام استوار.
[153-پ] بترسى از خداى و طاعت دارى مرا.
و نمىخواهم از شما براى او مزدى،نيست مزد من الّا بر خداى جهانيان است.
مىآيى [4]به مردان [5]از جهانيان.
[6] و رها مىكنى آنچه بيافريد براى شما[خداى شما] [7]از زنانتان،بل شما گروهى [8]از حد در گذشته.
گفتند اگر بازپس نايستى [9]اى لوط باشى از بيرونكردگان.
گفت من هستم كار شما را از دشمن
[1] .آج،لب،آل:و مرسانيد او را بدى.
[2] .آط،آب،آج،لب،آل:پيغامبران.
[3] .آج،لب،آل+اى.
[4] .آج،لب،آل:آيا مىآييد شما.
[5] .آج،لب،آل:نرينگان.
[6] .اساس:ندارد،به قياس با ديگر نسخه بدلها،از قرآن مجيد افزوده شد.
[7] .اساس:ندارد،از آط،افزوده شد.
[8] .آب،آج،لب،آل:گروهىايد.
[9] .آط:و انايستى،آب،آج،لب،آل:بازنايستى.