نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 13 صفحه : 4
ايشان را خداى ايشان بهتر از آن دهى [1]و نزديك [2]به خويشى.
[ا-پ]
و امّا ديوار بود از دو كودك بىپدر در[شهر] [3]،و بود زير آن گنجى از آن ايشان،و بود پدرشان نيكمردى،خواست خداى تو كه برسند [4]به بلوغ مردان،و بيرون آورند گنج ايشان [5]، بخشايشى از خداى تو،و نكردم آن را از فرمان خود،آن تأويل آن است كه نتوانستى بر وى [6]صبر كردن.
قوله تعالى: وَ إِذْ قٰالَ مُوسىٰ لِفَتٰاهُ ،عبد اللَّه بن عبّاس گفت:سبب [7]اين [8]آن بود كه،چون موسى-عليه السّلام-از دريا بازگشت و فرعون و قومش در دريا غرق گشته بودند،و ملك مصر و ولايت،موسى را و بنى اسرايل را مستخلص شده بود، خداى تعالى وحى كرد به موسى كه:خطبهاى كن و بنى اسرايل را نعمتهاى من ياد ده، وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيّٰامِ اللّٰهِ [9]...،او خطبه بكرد و در آنجا ذكر كرد آنچه خداى تعالى بر او و بر ايشان كرد از نعمتها،و گفت:شاكر باشى نعمت آن خداى را كه شما را از فرعون و قوم او برهانيد،و ايشان را غرق كرد و شما را از دريا به سلامت برآورد،[و]پيغامبر شما را بهترين اهل زمين كرد،و با او سخن گفت و برگزيد او را،و محبّت خود بر وى افگند،و تورات بر شما انزله [10]كرد تا مىخوانى و آنچه از وى خواستى بداد شما را بهتر از آن و بيشتر ازآنكه خواستى.مردى بر پاى خاست از بنى اسرايل و گفت:يا كليم اللّه [11]!از تو عالمتر بر زمين هست؟او گفت:نه.جبريل آمد و
[1] .كذا در اساس،شايد به اعتبار اين كه ميزان زكات در شرع دهيك معين شده است،آط و همۀ نسخه بدلها: به پاكى.