نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 13 صفحه : 213
معنى[آيت] [1]هر دو لايق است. إِنْ كُنّٰا فٰاعِلِينَ ،اگر كردمانى جز آنكه ما نكرديم و نكنيم،براى آنكه اين معنى بر ما روا نيست اين نكنيم.
بَلْ نَقْذِفُ [2]،بل حق را بر باطل زنيم تا مغز از او بر آرد. فَإِذٰا هُوَ زٰاهِقٌ ،كه بنگرى زاهق [3]ذاهب [4]باطل باشد،و اين بر سبيل تشبيه گفت،يعنى حجّت ما شبهت مبطلان را چنان غالب و قاهر باشد كه اگر تجسّم [5]شود بر مغز او آيد و دماغ و دمار از او بر آرد. وَ لَكُمُ الْوَيْلُ ،واى شما را از اين وصف كه خداى را مىكنى و بر او روا مىدارى از زن و فرزند و لهو و لعب! وَ لَهُ مَنْ فِي السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ ،آنگه گفت:هرچه در آسمان و زمين است خداى راست،و ملك ملك [6]اوست،و در حوز [7]تصرّف اوست تا چنان كه خواهد مىدارد و مىگرداند. وَ مَنْ عِنْدَهُ ،و آنان كه نزديك [8]اواند از فرشتگان به معنى رفعت منزلت،نه به معنى قرب مسافت. لاٰ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبٰادَتِهِ ،استكبار و استنكاف نكنند و بزرگى ننمايند از عبادت و پرستش او. وَ لاٰ يَسْتَحْسِرُونَ ،قتاده گفت معنى آن است كه:خسته نشوند،من قولهم:بعير حسير اى كليل معى،و قال علقمه:
بها جيف الحسرى فامّا عظامها فبيض و امّا جلدها فصليب ابن زيد گفت:ملال نيايد [9]ايشان را،كعب گفت:سهل آيد بر ايشان چنان كه چشم بر كردن بر ما سهل آيد.و بعضى دگر گفتند: لاٰ يَسْتَحْسِرُونَ ،اى لا يطلبون الحسر و هو الكشف،و [10]من قولهم:حسر عن ذراعيه اذا كشف عنه [11]،يعنى آن عبادت كه مىكنند دشخوار [12]ندارند تا با كسى مانند كه كارى سخت خواهد كردن آستين فاتر كند.