بشكستيم از دهى كه ظالم بودند،و بيافريديم پس از آن گروهى ديگر را.
چون بديدند عذاب ما كه ديدى [1]ايشان ازآنجا مىتاختند [2].
متازى و بازشوى با آنچه شما را رها كردند [3]در آن و جايهاى شما تا همانا شما[را] [4]بپرسند.
گفتند:واى [5]ما!بوديم ستمكاره [6].
زائل نباشد اين گفتار دعوى ايشان تا كنيم ايشان را در و ده [7]مرده.
و نيافريديم آسمان و زمين و آنچه ميان هر دو است بازىكننده [8].
اگر خواستمانى [9]كه گيريم بازى بگرفتمانى آن را از نزديك خود اگر كردمانى.
بل بيفگنيم حق را بر باطل تا مغز بر آرد از او كه بينى آن نيست شده باشد،و شما راست واى از آنچه وصف مىكنى.
و او راست هركه در آسمانها و زمين است و آنان كه نزديك [10]اويند ننمايند بزرگى از پرستش او و خسته نشوند.
[26-ر] تسبيح مىكنند شب و روز و سست نشوند [11].
[1] .آب:كه ناگاه.
[2] .آج،لب:مىگريختند.
[3] .كذا در اساس،آج،لب:مترف بودهايد.
[4] .اساس:ندارد،به قياس با نسخۀ آط،و اتّفاق نسخه بدلها،افزوده شد.
[5] .آط:اى فاى.
[6] .آط،آب،آج،لب:ستمكاران.
[7] .آب،آط:درويده.
[9] .آط،آب،آج،لب:خواستيمى.
[8] .آط،آب،آج،لب:است به بازى.
[11] .آج،لب:و روز ساكن نمىشوند.
[10] .آط،آب:بر،آج،لب:نزد.