نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 13 صفحه : 139
چنان كه گفت: قَوٰارِيرَا مِنْ فِضَّةٍ [1]...،يعنى در صفاى سيم بود و رقّت و لطافت آبگينه.
اهل اشارت گفتند:چون موسى عصا بينداخت و مارى شد،آهنگ موسى كرد.
موسى بگريخت از او،چنان كه دگر جاى گفت:... وَلّٰى مُدْبِراً وَ لَمْ يُعَقِّبْ [2]...، خداى تعالى گفت:يا موسى!اين نه آن است كه مىگفتى، هِيَ عَصٰايَ ،اين چوب من است،كس را ديدى كه از كالاى خود بگريزد؟گفت:بار خدايا!اين چه حال است؟گفت:اين براى آن است تا بدانى كه جز بر من اعتماد نبايد كرد كه آنكه جز بر من اعتماد كند معتمد او چنين آيد [3].
در قلب العصا حيّة،در آن جايگاه دو قول گفتند،يكى آنكه:تا موسى- عليه السّلام-مستأنس شود و بداند كه در آن عصا اين معجزه نهادهاند تا چون پيش فرعون بيندازد چون معتادى [4]باشد آن را و نترسد از او.و وجهى دگر آنكه:به معجزه [5]آن كرد تا بداند كه آن كلام كه از درخت شنيد كلام آن است كه اين خرق عادت فعل اوست.
قٰالَ خُذْهٰا وَ لاٰ تَخَفْ ،خداى تعالى گفت:بگير اين عصا را و مترس كه ما او را با حالت اوّل بريم. سَنُعِيدُهٰا سِيرَتَهَا الْأُولىٰ ،و اصل سيرت فعله باشد،و آن هيئت بود من السّير.و مراد اين جا حالت است،يعنى باز عصا گردانيم آن را.و نصب او به حذف حرف جرّ است،و التّقدير:سنعيدها الى سيرتها الاولى،چون حرف جرّ بيفگند فعل برسيد و عمل كرد در [6]مفعول.
وَ اضْمُمْ يَدَكَ إِلىٰ جَنٰاحِكَ ،و دست با زير بغل بر [7]،و گفتند:با زير بازو.و جناح الطّائر [8]،بال مرغ باشد سمّى بذلك لجنوحه،اى ميله،و جنح لكذا اذا مال اليه.
و بازو را هم براى اين جناح خواند كه مايل است،يا براى آنكه به جاى جناح است مرغ را.و دگر جاى گفت: وَ أَدْخِلْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ [9]،دست در گريبان كن.و