responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 12  صفحه : 320

حيات دنيا حياتى [1]نشناسيم.چون پادشاه صالح از ايشان آن ديد،با خداى تعالى تضرّع كرد و گفت:بار خدايا!آيتى به اينان [2]نماى كه بدانند كه بعث و نشور حقّ است.خداى تعالى خواست تا اظهار آيتى كند برايشان.در دل يكى از مردمان آن شهر افگند نام او اولياس [3]تا آن بنا بشكافد و براى گوسپند [4]حظيره‌اى كند،بيامد و آن بنيان بشكافت [5]تا در غار گشاده شد.جماعتى را ديد آنجا خفته و سگى بر در غار خفته.هركس كه خواست كه آنجا فراز شود،نيارست فراز شدن [6].اهل آن شهر به تعجّب به نظارۀ آنجا آمدند،خداى تعالى ايشان را از خواب بيدار كرد تا بنشستند شادمانه،مستبشر،و بر يكديگر سلام كردند و گمان بردند كه يك روز خفته‌اند يا بهرى از روزى.و خداى تعالى بعث ايشان دليل ساخت بر آنكه بعث و نشور قيامت حقّ است.

وهب گويد:ايشان بيدار شدند و احوال ايشان همچنان بود كه آنگه كه بخفتند، هيچ تغييرى پذرفته نبود [7]تا جامۀ ايشان شوخگن نشده بود.ايشان برخاستند [8]و گمان بردند كه در عهد دقيانوسند.برخاستند و نماز بگزاردند و يمليخا كه صاحب طعام ايشان بود.او را گفتند:برو و آن درمى چند ببر براى ما طعامى آر كه ما گرسنه شده‌ايم و بنگر تا اين طاغيه [9]طلب ما مى‌كند و خويشتن بر احتراز دار.

يمليخا [10]گفت:دى همه روز در طلب ما بودند و امروز بى‌شك آن است كه ما را ببرند،و اين آخر روزى است ما را از دنيا.مهتر ايشان گفت:ما توكّل بر خداى كرديم،و بر دين حق مقام كنيم و جان به فداى دين كنيم.آنگه يمليخا [11]برخاست [12]و آن درمها برگرفت و از كوه به زير آمد تا به شهر آيد.در شهر آثار و اعلامى كه او رها كرده بود به خلاف آن ديد كه او بگذاشته [13]بود متوارى‌وار به شهر درآمد،ترسان و مترقّب از خوف دقيانوس.چون در شهر آمد،مردمان را ديد بر شعار ملّت عيسى،و نام


[1] .مل+ديگر.

[2] .آط:آياتى به اين جماعت،آج،لب:آيتى بدين جماعت.

[3] .همۀ نسخه بدلها،بجز قم:الياس.

[4] .مل،آج،لب:گوسفند.

[5] .همۀ نسخه بدلها،بجز قم و مل:بنا بگشاد.

[6] .همۀ نسخه بدلها،بجز قم و مل:نتوانست شدن.

[7] .آط،آب،آز،آج،لب:تغيير نپذيرفته بودند،مل:تغييرى نرفته بود.

[8] .همۀ نسخه بدلها،بجز قم:برخواستند.

[9] .مل:طاغى.

[11] [10] .آط،مل،لب:تمليخا.

[12] .همۀ نسخه بدلها،بجز قم و مل:برخواست.

[13] .آط:بگزاشته.

نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 12  صفحه : 320
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست