نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 12 صفحه : 216
چيزى نيست كه او را شايد.برفت و بازآمد و گفت،مىگويد:اين پيرهن [1]كه تو پوشيده دارى بده.و رسول-عليه السّلام-شرم داشت،برخاست و در خانه شد و پيرهن [2]بر كند [3]و به او داد و برهنه بنشست.وقت نماز در آمد و بلال بانگ نماز بكرد، رسول-عليه السّلام-بيرون نمىآمد [4].صحابه [5]دلمشغول شدند،يكى برخاست [6]و در حجره شد،رسول-عليه السّلام-پيرهن [7]نداشت،خداى تعالى اين آيت فرستاد،و قوله: مَحْسُوراً ،من قولهم حسرته بالمسألة اذا الححت عليه فاخرجت جميع ما في يده من قولهم:بعير حسير اذا كان معييا كانّه استخرج جميع سيره فبقى و لا سير عنده، و قوله: يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خٰاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ [8]،اى كليل،كأنّه قد اعيا من النّظر.و قتاده گفت:محسورا،اى نادما بر اين قول لفظ [9]از حسرة باشد.
إِنَّ رَبَّكَ ،خداى تو [10]بگستراند روزى آن را كه خواهد از بندگانش وَ يَقْدِرُ ، و تنگ كند بر آنكه خواهد يقال قدر عليه و قتر عليه [11]اذا ضيّق عليه،و القدر و القتر، التّضييق فى النّفقة و التّقدير و التّقتير مبالغة في ذلك. إِنَّهُ كٰانَ بِعِبٰادِهِ خَبِيراً بَصِيراً ، كه او به بندگانش دانا و بينا بوده است هميشه.حقتعالى در اين آيت بازنمود كه مالك روزى اوست [12].بر وفق مصالح و او به احوال ايشان عالم است كه صلاح هريكى- در چيست از فراخ روزيى و تنگ روزيى [13][130-ر]و مثله قوله: وَ لَوْ بَسَطَ اللّٰهُ الرِّزْقَ لِعِبٰادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ [14]-الآيه. آنگه گفت:چون مىدانى [15]كه روزى به امر و فرمان من است فرزندان را از بيم درويشى چرا بكشى،نهى كرد ايشان را گفت: وَ لاٰ تَقْتُلُوا أَوْلاٰدَكُمْ ،مكشى فرزندانتان [16]را از بيم درويشى.آيت در حقّ آنان آمد از عرب كه ايشان دختران [17]را زنده در گور كردندى و ذلك قوله تعالى: