چون خواهيم كه هلاك كنيم شهرى را،بفرماييم منعمان آن جاى را فاسق شوى [1]در آنجا [2]واجب شود بر ايشان گفتار،هلاك برآريم [3]ايشان را [4]هلاك بر آوردن [5].
و بسكه هلاك كرديم از جماعات [6]از پس نوح و بس باد [7]خداى توبه گناههاى [8]بندگانش آگاه [9]و بينا.
هركه [10]خواهد دنيا زود كنيم براى او در آنجا آنچه خواهيم آن را كه خواهيم پس كنيم براى او دوزخ ملازم بود با آن نكوهيده و رانده.
و هركس كه خواهد آخرت [11]و سعى كند براى آن سعيش و او مؤمن بود ايشان را سعى و عملشان به موقع شكر باشد.
همه را مدد دهيم اينان را و ايشان را از عطاى [12]خدايت و نبوده است عطاى [13]خداى تو بازداشته.
بنگر كه چگونه تفضيل داديم بهرى را [14]بر بهرى و آخرت مهتر است به پايها [15]و بزرگتر به فضل.
مكن [16]با خداى خداى ديگر كه بنشينى [17]نكوهيده رها كرده.
[1] .قم،آط،مل،آز،آج:شوند.آب و لب:شدند.
[2] .قم:پس.
[3] .مل:گردانيم.
[4] .قم:آن را.آج،لب:از ايشان.
[5] .قم،آط،آب،آج،لب:برآوردنى.
[6] .قم،آط،آب،آج،لب:قرنها.مل:گروه.
[7] .قم،آب،آج،لب:است.مل:كفايت است.آط:بسند.
[8] .آط،آب،مل،آج،لب:گناه.
[9] .قم،آب،مل:دانا.
[10] .قم+بود.
[11] .قم:سراى بازپسين.
[12] .آط،آب،مل،آج:دهش.
[13] .مل:دهش.
[14] .قم+از ايشان.
[15] .پايها/پايهها.
[16] .آط،آب،آج،لب:مگير.
[17] .مل:بنشينيد.