نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 12 صفحه : 199
افلاخته [1]باشد و در يك حال پيخته [2]،تا زندهاى نامۀ تو افلاخته [3]است.هرچه خواهى املا مىكن، [4]چون بميرى نامهيت [5]در پيچند.باز چون به قيامت تو را زنده كنند باز نامۀت [6]برافلاجند [7].
اِقْرَأْ كِتٰابَكَ ،مضمرى هست در آيت و هو قوله يقال [8]له گويند او را [9]:از آن جايها است كه گفتيم كه،اضمار قول كنند لدلالة الكلام عليه.خداوند نامه را گويند:برخوان نامهيت [10].قتاده گفت:فرداى قيامت آنكس نيز كه خواننده نباشد نامۀ او خود خواند [11]، كَفىٰ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيباً ،بس است نفس تو بر تو محاسب تو،يعنى،تو خود حساب خود كن [12].حسن بصرى گفت:عدل كرده باشد آنكه ترا به محاسب تو كند و حساب تو با تو افگند [13].
مَنِ اهْتَدىٰ فَإِنَّمٰا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ،هركه [14]اجتهاد كند و نظر و ره راست يابد براى خود كند يعنى ثواب آن او [15]را باشد وَ مَنْ ضَلَّ ،و هركه [16]گمراه شود به ترك نظر و طلب علم بر خود گمراه شود وبال آن [17]بر او باشد وَ لاٰ تَزِرُ وٰازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرىٰ ،و هيچ برگيرنده [18]بار ديگرى برنگيرد.يعنى به گناه [19]گناهكارى،ديگرى را عقوبت [20]نكنند و بيان كرديم كه اصل وزر ثقل و گرانى باشد. وَ مٰا كُنّٰا مُعَذِّبِينَ ، [21]و ما عذاب نكنيم هيچ امّت را تا پيغامبرى به ايشان نفرستيم كه عذار و انذار كند و تنبيه كند ايشان را اقامت حجت و قطع عذر را تا حجّت ما بليغ باشد بر مكلّفان.