نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 12 صفحه : 118
روز شنبه بر ايشان سخت كرد.و بر اين قول تقدير آيت آن بود كه:إنّما جعل السّبت فرضا على الّذين اختلفوا فيه من اليهود.و گفتند:اختلاف ايشان در شنبه و يكشنبه افتاد [1].جهودان گفتند:شنبه فاضلتر است،و ترسايان گفتند:يكشنبه.
كلبى گفت:خداى تعالى موسى را فرمود تا بنى اسرائيل را فرمايد كه تعظيم روز آدينه كنيد [2].گفتند:ما جز شنبه را تعظيم نكنيم كه شنبه آن روز است كه خداى تعالى در او بياسود از خلق أشيا،و خلاف كردند بر موسى-عليه السّلام-چون عيسى بيامد-عليه السّلام-و ترسايان را تعظيم روز آدينه فرمود،خلاف كردند و گفتند:ما اين روز نخواهيم،چه ما را نبايد كه عيد ما پس از عيد ايشان باشد [3]ما از اوّل اسبوع روز يكشنبه عيد خود كنيم [4]،فهذا هو اختلافهم فيه فى قوله الكلبىّ.
همّام ابن منبّه روايت كند از ابو هريره كه رسول-صلّى اللّه عليه و آله-گفت:
نحن الآخرون السّابقون يوم القيامة ،ما آخرين امّتان و پيغامبرانيم [5]و سابقانيم روز قيامت،إلا [6]أنهم اوتوا الكتاب [7]قبلنا،جز آن است كه ايشان را كتاب پيش از ما دادند و ما را پس از ايشان مردمان تبع مااند،امروز ما را،يعنى آدينه،و فردا جهودان راست،يعنى شنبه،و پسفردا ترسايان را،يعنى روز يكشنبه.
مكحول گفت:عمر خطّاب را بر جهودى چيزى بود او را مطالبت كرد و سوگند خورد به خدايى كه محمّد را بر همه آدميان بگزيد كه مفارقت نكند از او تا حقّ خود نستاند از او.جهود گفت:خداى محمّد را بنگريد [8]بر خلقان [9].عمر تپنچهاى بر روى او زد،جهود گفت:ميان من و تو حاكم ابو القاسم باشد،يعنى رسول-عليه السّلام.
آمدند پيش رسول جهود حكايت كرد آنچه رفته بود،رسول-عليه السّلام-گفت [10]عمر را:أمّا برآن لطمه كه بر او زدى دل او خوش كن،و أمّا تو اى يهودى بشنو بدان كه آدم صفىّ اللّه بود،و ابراهيم خليل اللّه،و موسى نجىّ اللّه،و عيسى روح اللّه،و أنا