نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 11 صفحه : 148
اذا زنت امة احدكم فليجلدها و لا يثربها ،اى لا يعيرها [1]،گفت:چون پرستار يكى از شما زنا كند،بايد تا به تازيانهاش بزند و سرزنش نكند. يَغْفِرُ اللّٰهُ لَكُمْ ،آنگاه به اين رها نكرد تا دعا كرد ايشان را،و گفت:خدا بيامرزاد شما را.لفظ خبر است و معنى دعا. وَ هُوَ أَرْحَمُ الرّٰاحِمِينَ ،و او رحيمتر از همه رحيمان است.عطا روايت كرد از عبد اللّٰه عبّاس كه او گفت:روز فتح مكّه حلقۀ در خانه به دست گرفت و مردم مكّه پناه با خانه[34-پ]داده بودند.رسول-عليه السّلام-گفت:
الحمد للّٰه الّذى صدق وعده و نصر عبده و هزم الاحزاب وحده ،آنگه گفت:اى اهل مكّه كه مرا رنجانيدهاى و تكذيب كرده و از زاد و بود خود بيرون كرده!چه گمان مىبرى به من كه با شما خواهم كردن؟گفتند:گمان خير مىبريم به تو،اخ كريم و ابن اخ كريم،تو برادرى كريمى و پسر برادرى كريم،و امروز قادرى و مالكى،دست قدرت تو راست.رسول-عليه السّلام-گفت:من امروز همان خواهم كرد [2]كه برادرم يوسف كرد،و گفت: لاٰ تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللّٰهُ لَكُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرّٰاحِمِينَ.
سدّى گفت،چون يوسف-عليه السّلام-خويشتن بر ايشان اظهار كرد،اوّل حديث اين كرد كه گفت:پدرم چون است؟گفتند:چشمهايش برفته است.پيرهن از تن بر كشيد و گفت: اِذْهَبُوا بِقَمِيصِي هٰذٰا ،پيرهن من ببرى و بر روى پدرم افگنى تا بينا شود.و آنان كه گفتند:يعقوب-عليه السّلام-نابينا نشد،و آن كنايت است از طول انتظار،گفت: يَأْتِ بَصِيراً ،معنى آن است كه:يرجع قرير العين تا پس ازآنكه سخين العين بود قرير العين شود،چشمش به اميد ديدار او روشن شود.و آنان كه وَ ابْيَضَّتْ عَيْنٰاهُ بر عمى حمل كردند،گفتند: يَأْتِ بَصِيراً ،معنى آن است كه:يعد بصيرا،بينا [3]شود.
ضحّاك گفت آن پيرهن از جامۀ بهشت بود.مجاهد گفت:يوسف -عليه السّلام-دانست كه پيرهن چشم رفته بازندهد،و لكن آن پيرهن از بهشت آورد جبريل-عليه السّلام-آن روز كه ابراهيم را به آتش انداختند پيرهن از او بر كشيدند و او را بند و غل نهادند.چون خداى تعالى آتش بر او«برد و سلام» [4]كرد،جبريل آمد