responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 11  صفحه : 129

برگرديد از ايشان و گفت:اى انده‌ها [1]بر يوسف!و سپيد [2]شد چشمهاى [3]او از غم [4]و خشم فرومى‌برد [5].

گفتند:به خدا كه تو پيوسته ياد كنى يوسف را تا باشى بيمار و لاغر يا [6]باشى از هلاك شدگان.

گفت:

شكايت مى‌كنم غم و اندوهم با خدا و مى‌دانم از خداى آنچه شما نمى‌دانى.

اى پسران من بروى و خبر پژوهى [7]از يوسف و برادرش و نوميد مشوى از راحت خداى كه نوميد نشود از راحت خداى مگر گروه كافران.

چون در شدند بر او، گفتند:اى عزيز!به ما رسيد و به [8]اهل ما سختى،و آورده‌ايم [9]بضاعتى اندك،تمام بده ما را كيل [10]و صدقه كن بر ما كه خداى جزا دهد صدقه‌دهندگان را.

گفت:دانى [11]كه چه كردى به يوسف و برادرش آنگه كه نادان بودى.


[1] .قم،آو،بم،آب:اندوها،آج،لب:اندها.

[2] .لب:سفيد.

[3] .همه نسخه بدلها:دو چشم،مل:ترجمۀ آيات را ندارد.

[4] .همۀ نسخه بدلها،بجز لب:اندوه،لب:اى اندوه.

[5] .قم:خشم‌فروخورنده،آو،بم،آب،آج،لب:فرومى‌خورد.

[6] .آو،بم،آج:تا.

[7] .آب:برسيد.

[8] .آو،بم،آب،آج،لب:با.

[9] .آو،بم،آب،آج،لب:آورديم.

[10] .قم:پيمانه.

[11] .قم:اى دانى.

نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 11  صفحه : 129
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست