responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 11  صفحه : 116

و امّا«ارس» [1]،براى آن‌كه به منزلت رأس بود و سر بر تن.

و امّا«حيتم» [2]،براى آن‌كه گمان ما و اميد ما آن است كه او حىّ است و زنده.

و امّا«ميتم» [3]،براى آن‌كه اگر او را بازبينم خورّمى [4]من آنگه تمام شود.

يوسف-عليه السّلام-گفت:خواهى تا من برادر تو باشم به بدل برادرت؟گفت:

يا عزيز!چون تو برادر كه را باشد؟و لكن اگر تو برادر من شوى [5]،چگونه برادر من باشى،و تو را يعقوب و راحيل نزاده‌اند؟عند آن يوسف-عليه السّلام-بگريست و برقع از روى دور كرد و گفت: إِنِّي أَنَا أَخُوكَ ،من يوسفم برادر تو و تو با ايشان هيچ مگوى و پوشيده‌دار. فَلاٰ تَبْتَئِسْ ،اى لا تكن فى بؤس و شدّة و حزن،دلتنگ مباش و بر تو سخت مباد آنچه برادران با تو و برادرت كردند.

وهب منبّه گفت:او آنگه اعلام نكرد او را كه من يوسفم و پيش از اين بگفت كه: أَنَا أَخُوكَ ،من تو را برادرم،يعنى به جاى برادرم،و قول اوّل درست‌تر است.

آنگه بفرمود تا ساز ايشان بكردند و برگشان بساختند و براى هر برادرى شتر وارى گندم بفرمود،و براى ابن يامين همچونين شتروارى گندم بفرمود،آنگه بفرمود تا سقايه در رحل ابن يامين نهادند،و ذلك قوله: فَلَمّٰا [6]جَهَّزَهُمْ بِجَهٰازِهِمْ جَعَلَ السِّقٰايَةَ فِي رَحْلِ أَخِيهِ.

مفسّران خلاف كردند در آن‌كه بنيامين [7]دانست از آن يا ندانست.سدّى گفت و وهب كه:بنيامين [8]خبر نداشت از آن حال،و كعب الاحبار گفت:به علم و آگاهى او بود و آن‌چنان بود كه چون يوسف-عليه السّلام-بنيامين [9]را گفت: أَنَا أَخُوكَ ،من برادر توام،ابن يامين سخت شادمانه [10]شد به ديدار او و خداى را شكر گزارد [11]،و يوسف را گفت:من به‌هيچ‌وجه از تو مفارقت نكنم.گفت:پس چگونه


[1] .بم،مل،آج:آرس.

[2] .بم،آب،آز،آج:حيثم.

[3] .آب،آز،ميثم:ميثم.

[4] .همۀ نسخه بدلها:خرّمى.

[5] .مل+هيچ مگو و پوشيده و تو را يعقوب و راحيل.

[6] .اساس:و لمّا،كه با توجه به متن قرآن مجيد تصحيح شد.

[9] [8] [7] .قم:ابن يامين.

[10] .آو،بم،آب،آز،آج،لب:شاد.

[11] .آو،بم،آب،آز،آج،لب:كرد.

نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 11  صفحه : 116
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست