نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 1 صفحه : 211
سجده كند،و اگر در تعظيم چيزى دگر بودى از سجده برتر،همانا خداى تعالى بندگان را به آن فرمودى در عبادت خود.
قوله تعالى: إِلاّٰ إِبْلِيسَ ،در اين استثنا خلاف كردند كه متّصل است يا منقطع، و بناى اين مسئله برآن باشد كه ابليس از فريشتگان بود يا نبود.
عبد اللّه عبّاس و عبد اللّه مسعود و سعيد مسيّب و قتاده و ابن جريج و ابن جرير- الطّبرىّ مىگويند:از جملۀ فريشتگان بود.و مثل اين از صادق-عليه السلام-روايت كردند،و بر اين قول استثنا متّصل بود،و استثناى متّصل را معنى آن بود كه:مستثنى از جنس مستثنى منه باشد [1]،چنان كه:ما بالدّار احد الّا زيد.و منقطع آن باشد كه مستثنى از جنس مستثنى منه نباشد،چنان كه:ما بالدّار [2]احد الّا وتدا.چون خداى تعالى امر به سجدۀ آدم فريشتگان را كرد،و ابليس مخالفت كرد،و خداى او را به لفظ«الّا»اخراج كرد بايد تا از جملۀ فريشتگان باشد.
و حسن بصرى و قتاده و ابن زيد و ابو القاسم البلخىّ و رمّانى و جماعتى متأخّران گفتند:ابليس فريشته نبود،و«الّا»در آيت استثناى منقطع است،چنان كه خداى تعالى گفت: مٰا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبٰاعَ الظَّنِّ [3]... ،و قوله: فَلاٰ صَرِيخَ لَهُمْ وَ لاٰ هُمْ يُنْقَذُونَ، إِلاّٰ رَحْمَةً... [4]،و قال الشّاعر:
و موضع ليس بها انيس الّا اليعافير و الّا العيس و نابغه گويد:
وقفت فيها أصيلا لا أسائلها عيّت جوابا و ما بالرّبع من احد الّا اوارىّ لأيا ما ابيّنها و النّؤى كالحوض بالمظلومة الجلد و آنان كه گفتند:فريشته بود،خلاف كردند.بعضى گفتند:سلطان آسمان دنيا بود و سلطان زمين.و بعضى دگر گفتند:ما بين السّماء الى الارض،در حكم او بود.
و بعضى دگر گفتند:خازنى بود از خازنان بهشت و نام او حارث بود،و اين روايت ضحّاك است از عبد اللّه عبّاس،و از قبيلهاى بود از فريشتگان كه خداى تعالى ايشان را از آتش آفريد،نام اين قبيله«جانّ»بود.