responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حق اليقين نویسنده : علامه مجلسى    جلد : 2  صفحه : 562

ايشان فرستاد و كتاب بر او نازل گردانيد و در آن كتاب امر و نهى كرد امر كرد بنماز و روزه و فرمود اگر بخواب برويد بر شما حرجى نيست چون بيدار شويد قضا كنيد و در روزه اگر بيمار شويد افطار كنيد بعد از صحت قضاء كنيد و هم چنين در جميع تكاليف كار را بر ايشان آسان كرده است و در هر امرى خدا را بر آدمى حجتى هست و خدا را در آن مشيتى هست و من نميگويم كه بايشان گذاشته است و هر چند خواهند مى‌توانند كرد بلكه خدا هدايت ميكند بعضى را بتوفيقات خاصه و بعضى را بخود واميگذارد و آنچه را بايشان تكليف كرده است كمتر از وسعت و قدرت ايشانست و هر چه بر ايشان دشوار بوده است از ايشان برداشته است و ليكن مردم در ايشان خيرى نيست كه با اين وسعت شريعت مخالفت كنند همچنانكه فرموده است در باب جهاد كه نيست بر ضعيفان و نه بر بيماران و نه بر آنها كه نمييابند آنچه خرج كنند حرجى و تنگى و نيست بر محسنان و نيكوكاران راه احترازى و خدا آمرزنده و رحيم است و نه بر آنها كه چون بنزد تو مى‌آيند كه ايشان را سوار كنى تو ميگوئى من نمييابم چيزى كه شما را بر آن سوار كنم برمى‌گردند و آب از ديده‌هاى ايشان ميريزد پس خدا از اينها همه تكليف را برداشت چون خرجى نمييافتند و بر ايشان دشوار بود و برقى و ديگران بسندهاى معتبر از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده‌اند كه خدا حجت نميگيرد بر مردم مگر بآنچه بايشان داده است و ايشان را شناسانيده است و ايضا بسندهاى معتبر از آن حضرت روايت كرده‌اند در تفسير قول حق تعالى كه نبوده است كه خدا حكم كند بگمراهى گروهى بعد از آنكه ايشان را هدايت كرده باشد تا بيان كند از براى ايشان آنچه بايد از آن بپرهيزند حضرت فرمود كه يعنى بشناساند بايشان آنچه باعث خوشنودى او است يا باعث سخط و غضب او است و خدا فرموده است‌ فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها يعنى بيان كرد از براى هر نفسى آنچه بايد بكند و آنچه بايد ترك كند و ايضا فرموده است‌ إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً حضرت فرمود يعنى راه را باو شناسانيديم يا اخذ ميكند يا ترك مى‌كند و باز فرموده است ما قوم ثمود را هدايت كرديم پس ايشان كورى را بر هدايت اختيار كردند و در حديث ديگر فرمود كه هيچ كس نيست مگر آنكه حق بر او وارد ميشود و نزد او ظاهر ميگردد خواه قبول كند و خواه قبول نكند و كلينى روايت كرده است كه از آن حضرت پرسيدند كه معرفت كار كيست فرمود كار خداست و بندگان را در آن عملى و دخلى نيست و ايضا روايت كرده است كه عبد الاعلى از آن حضرت پرسيد كه آيا در مردم آلتى و حالتى قرار داده‌اند كه بمعرفت بآن آلت توان رسيد فرمود نه پرسيد كه آيا ايشان را تكليف بمعرفت كرده‌اند فرمود نه بر خدا واجب است كه تلقين او كند خدا تكليف‌

نام کتاب : حق اليقين نویسنده : علامه مجلسى    جلد : 2  صفحه : 562
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست