و از براى خوف از زوال و نقصان يا از براى يارى بر دشمنان يا از براى وحشت و تنهائى كه با ايشان انس بگيرد نيافريد و بعد از آفريدن كه آنها را فانى ميگرداند از براى ملالى نيست كه از تصرف و تدبير بهم رسانيده باشد يا بر او سنگين و دشوار بوده باشد بقاى آنها و بازميگرداند آنها را بعد از فانى كردن بدون آنكه احتياجى بآنها داشته باشد يا استعانت و يارى بآنها بجويد و اين خطبه صريح است در فناى جميع چيزها و بنابراين چاره‌اى نيست از قول بجواز اعاده معدوم و وجوهى كه از براى تصحيح معاد با قول بامتناع اعاده معدوم گفته‌اند فائده نميبخشد و اظهر جواز اعاده معدوم است عقلا و شرعا هرگاه چيزها از كتم عدم بوجود تواند آورد چرا بعد از عدمش ايجاد نتواند كرد و حال آنكه از حد مكان بدر نرفته است و اگر كسى بر جوازش دعواى بداهت كند رواست اما اخبار فناى مطلق بحدى نرسيده است كه افاده قطع كند پس رد اخبار نبايد كرد در مرتبه احتمال بلكه ظن بايد گذاشت‌

فصل هفتم در بيان ساير احواليست كه حقتعالى خبر داده است كه پيش از قيامت واقع خواهد شد

بايد بهمه آنچه حق تعالى در آيات كريمه خبر داده است از مقدمات حشر ايمان آورد و بسبب استبعادات ملاحده و شبهه‌هاى فلاسفه راه تأويل در آنها نبايد داد چنانچه فرموده است روزى كه بپيچيم آسمانها را مانند پيچيدن نامه‌ها و فرموده است هرگاه شق شود آسمانها و برنگهاى مختلف نمايد و باز فرموده است كه منشق شود آسمان پس آن روز است باشد و فرموده است كه وقتى كه آسمان را از جاى خود دور كند و باز فرموده است كه آسمان شكافته شود و در كواكب در مواضع متعدده فرموده است كه نورشان برطرف شود و از آسمان فرو بريزند و نور آفتاب و ماه برطرف شود و ماه و آفتاب با يكديگر جمع شوند و كوهها مانند پشم حلاجى كرده بحركت آيند و از يكديگر بريزند و مانند ذره‌ها بهوا روند تا زمين هموار شود و زلزله عظيمى در زمين بهم رسد كه جميع بناها و بلنديها از زمين برطرف شود و هموار شود كه هيچ بلندى در آن نماند و مسطح شود و فرموده است كه سؤال ميكند از تو يا محمد از كوهها پس بگو كه ميكند آنها را پروردگار من كندنى پس ميگرداند زمين را بيابانى مستوى كه نبينى در آن نه پستى و نه بلندى و على بن ابراهيم در تفسير بسند معتبر از حضرت امام محمد باقر عليه السّلام روايت كرده است كه چون خداوند عالميان خواهد كه مردم را جمع و محشور كند امر ميكند كه منادى ندا كند پس همه جن و انس را بيك چشم بهم زدن در يك مكان جمع كند پس آسمان اول را بزير آورد و در عقب مردم بدارد پس آسمان دويم را بزير آورد كه در برابر آسمان اول است و باين ترتيب جميع آسمانها را بزير آورد و