responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روضة الشهداء نویسنده : کاشفی، ملا حسین    جلد : 1  صفحه : 432

بازگشت و فى الحال غبار فرو نشست. امّا إمام حسين «عليه السلام» كه اهل ديد عناد و انكار در جدال و استنكار مى‌افزايند و از خصومت و عداوت بازنمى‌آيند ديگر باره روى به ميدان نهاده مبارز طلبيد تميم بن قحطبه كه يكى از امراى شام بود مرد نامدار و در ميان قوم خود عالى مقدار پيش امام حسين بازآمد و گفت: اى پسر ابو تراب تا كى خصومت كنى فرزندانت زهر هلاك نوشيدند اقربا و چاكرانت لباس فنا و فوات پوشيدند و هنوز جنگ مى‌كنى؟ و يك تن تنها با بيست هزار كس تيغ مى‌زنى امام حسين فرمود: كه اى شامى من به جنگ شما آمده‌ام يا شما به جنگ من آمده‌ايد. من سر راه بر شما گرفتم يا شما سر راه بر من گرفتيد برادران و فرزندان مرا به قتل رسانيديد و اكنون ميان من و شما به جز شمشير چه تواند بود؟ و بسيار مگوى و بيار تا چه دارى، اين به گفت و از روى فرزانگى نعره‌اى از جگر بر كشيد كه زهرۀ برخى از لشكريان آب گشت تميم سراسيمه شده دستش از كار فرو مانده، و امام تيغى بر گردنكش زد كه سرش پنجاه قدم دور افتاد. پس بر لشكر حمله كرد و سپاه دشمن از ضرب تيغ و دست ضرب او هراسان شده، به يك بار در رميدند و يزيد ابطحى بانگ بر لشكر زد كه اى بى‌حميّتان، همه درماندۀ يك تن شده‌ايد ببينيد كه من كار وى چون مى‌سازم؟ پس سلاح بر خود راست كرده، پيش امام حسين «عليه السلام» آمد و او به مبارزت در همه شام و عراق مشهور بود و به جرأت و شجاعت در ولايت مصر و روم معروف و مذكور، سپاه عمر سعد چون او را در مقابل امام حسين «عليه السلام» ديدند، از شادى نعره بركشيدند و اطفال و عورات اهل بيت از اين حال واقف شده بترسيدند. امّا امام حسين «عليه السلام» بانك بر ابطحى زد كه مرا نمى‌شناسى كه چنين گستاخانه پيش من مى‌آئى ابطحى جواب نداد و تيغ حواله امام حسين «عليه السلام» كرد. امام پيشدستى نموده تيغى بر كمرش زد كه چون خيارتر به دونيم شد پس آهنگ آب كرد كه بسيار تشنه بود و شمر بانگ بر لشكر زد كه زنهار! مگذاريد كه حسين آب خورد كه اگر يك شربت بياشامد يكى از ما را زنده نگذارد پس لشكر غلبه كردند و ميان آن حضرت و آب فرات حايل گشتند. امام حسين «عليه السلام» تيغى كشيده مركب ذو الجناح برانگيخت و عزيزى در وصف اسب و تيغ امام فرموده است كه:

آتشى همرنگ آب و آب رنگى آتشين
تيغ گوهردار او الحقّ ز نيكو گوهرى

نام کتاب : روضة الشهداء نویسنده : کاشفی، ملا حسین    جلد : 1  صفحه : 432
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست