responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روضة الشهداء نویسنده : کاشفی، ملا حسین    جلد : 1  صفحه : 381

امام حسين «عليه السلام» او را به بهشت بشارت مى‌داد و آن پير پاكيزه ضمير، به آن مژدۀ دلپذير، شاد شده روى به سفر آخرت نهاد «رضوان اللّه عليه» .

در بعضى از تواريخ مذكور است كه بديل بن حريم حبيب را به قتل رسانيد و سر او را بريد جائى محفوظ داشت و بعد از آنكه جنگ به اتمام رسيد آن سر را در گردن اسب خود درآويخته، به مكّه برد كه آنجا دوستى داشت كه دشمن حبيب بود تا آن سر را به دوست خود به نمايد قضا را پسر حبيب بر دروازۀ مكه ايستاده بود كه بديل به رسيد آن پسر پرسيد، كه اين سر كيست؟ بديل ندانست كه اين پرسنده پسر حبيب است. جواب داد كه سر حبيب بن مظاهر است كه در كربلا من او را به قتل رسانيده‌ام و تحفه براى دوست خود فلان‌كس آورده‌ام، چون پسر حبيب اين سخن شنيد دود از نهاد او برآمد و با آن كه به حدّ بلوغ نرسيده بود سنگى برداشت و بر پيشانى بديل زد. بمثابه‌اى كه مغزش پريشان شد، از مركب درافتاد و پسر حبيب سر پدر از گردن مركب باز كرده، ببرد. و در گورستان معلّى دفن كرد. و حالا آن موضع مزاريست مشهور و معروف به رأس الحبيب. و اللّه اعلم.

27. شهادت حريره غلام

و بعد از آن، حرّه يا حريره كه آزاد كردۀ ابو ذر غفارى «رضى اللّه عنه» بود و بعضى گويند، حرير نام داشت به ميدان آمد و پياده طريد مى‌كرد و رجز مى‌خواند و مبارز مى‌خواست اگر چه رويش سياه بود امّا دلش روشنتر از مهر و ماه بود و بيت چند از ترجمه رجز او، از نظم ابو المفاخر اين است.

چون من سوى ميدان شجاعت بخرامم بس خصم كه بيجان شود از ضرب حسامم
بگزيدۀ مردانم، اگر چند سياهم بستودۀ شاهانم، اگر چند غلامم
فردا به شفاعت بود آسان همه كارم و امروز برآيد به شهادت همه كامم
حملۀ مردانه مى‌نمود. و قتال مبارزانه مى‌كرد، تا وقتى كه به قتل آمد و به جنّات جاويدى رسيد. «قتيل راه تو را زندگى جاويد است.» «رضوان عليه»

نام کتاب : روضة الشهداء نویسنده : کاشفی، ملا حسین    جلد : 1  صفحه : 381
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست