نام کتاب : روضة الشهداء نویسنده : کاشفی، ملا حسین جلد : 1 صفحه : 306
آرى شهادت امام حسين عليه السلام اندك واقعهاى نيست، و مصيبت اهل بيت كم حادثهاى نى، حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله از آن صورت خبر داده بود قبل از وقوع و داغ اين مصيبت بر دل زهرا و مرتضى نهاده.
در كنز الغرائب آورده كه جبرئيل امين پنج نوبت حبيب ربّ العالمين را از شهادت امام حسين خبر داده بود. اوّل: در روزى كه متولد شد جبرئيل به تهنيت و تعزيت نزول نمود، چنانچه شمّهاى از آن سابقا سمت گذارش يافت.
دوّم: در چهارماهگى و آن چنان بود كه از امّ الفضل بنت الحارث «رضى اللّه عنها» روايت كنند: كه گفت: شبى در خواب ديدم كه پارهاى از تن مبارك حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله به بريدند و در كنار من نهادند، از خواب درآمدم ترسان و هراسان، نزد سيّد عالم رفتم و گفتم يا رسول اللّه خواب مهيب ديدهام و از هول و هراس آن آرامش از دل من رفته است و صورت خواب تقرير كردم آن حضرت «صلى اللّه عليه و آله» تبسّم كنان گفت يا ام الفضل! نيكو خوابى ديدهاى، فاطمۀ من حامله است به پسرى و آن پسر پارهاى است از من، چون متولد شود تو را دايه سازم و او را در كنار تو نهم. بعد از چند روز حسين متولد شد، او را به ام الفضل سپردند و به رضاع او مشرّف گشت ام الفضل گويد: «روزى سيّد عالم «صلّى اللّه عليه و آله» به خانه من درآمد و از مقدم او، كلبۀ من خلد برين شد. پس فرمود بيار جگرگوشه و نور ديدۀ مرا، من حسين را بر كنار پيغمبر نهادم حسين اراقه كرد و قطرهاى از آن بر جامۀ آن حضرت چكيد و آن حضرت روى بر حلق وى مىماليد و بوسه بر روى وى مىداد و بعد از زمانى من او را به عنف از رسول خداى فراستدم. چنانكه حسين بگريست، رسول «صلّى اللّه عليه و آله» فرمود كه «مهلا يا ام الفضل مهلا» آهسته باش اى امّ الفضل كه اين قطره به آب پاك گردد. و اين رنج كه به جگرگوشه من رسيد به چه چيز برخيزد، جبرئيل فرود آمد كه اى سيّد، تو طاقت گريستن حسين ندارى وقتى كه حلق تشنۀ او را به خنجر آبدار بريده باشند و جسد نازنين او را غرقۀ خون ساخته، حال چون خواهد بود؟ حضرت خواجه (صلوات اللّه و سلامه عليه) از اين حال محزون شد و به غايت اندوهگين گرديد هر كه در اين
نام کتاب : روضة الشهداء نویسنده : کاشفی، ملا حسین جلد : 1 صفحه : 306