نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : امامی، عبدالنبی جلد : 1 صفحه : 383
(ت
ف و ی ض)، لکل حرف منها حکم، فمن أتی باحکامه، فقداتی به،" التاء"، من
ترکه التدبیر فی الدنیا، و" الفاء"، من فناء کل همّة غیر اللّه تعالی، و"
الواو" من وفاء العهد و تصدیق الوعد، و" الیاء" الیأس من نفسک و الیقین من
ربک، و" الضاد"، من الضمیر الصافی للّه و الضرورة الیه، و المفوض لا یصبح
الا سالما من جمیع الافات و لا یمسی الا معافا بدینه.»؛ یعنی امام صادق
علیه السّلام فرموده: کسی که امرش را به خدای تعالی واگذار کند، در
آسایش دایمی به سر میبرد، و زندگی او همیشه خوش و فراخ و وسیع است، و کسی
که حقیقتا واگذارنده امر به خدا باشد، هر عزم و ارادهای را بهجز خدای
تعالی در حکم عدم میداند؛ همچنان که امیر المؤمنین، علی علیه السّلام،
فرمود: به آنچه خدای تعالی قسمت من نموده است، راضی هستم؛ کارم را به
آفریدگار واگذار کردهام، همانطور که خدای تعالی در آنچه بر من گذشته، به
نیکوترین وجه گذارنده، و در ما بقی نیز اینچنین نیکو خواهد گذراند. خدای
عزّ و جلّ درباره مؤمن آل فرعون فرمود: «وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَی
اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ. فَوَقاهُ اللَّهُ سَیِّئاتِ ما
مَکَرُوا وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ»، و کلمه تفویض پنج
حرف دارد: (ت ف و ی ض)، و برای هر حرفی از آن، حکمی است. پس کسی که احکام
آن را به جا آورد، به آن دست یافته است. «تاء»، حکم ترک تدبیر، در کار
دنیاست، و «فاء»، حکم فنا و عدم دانستن همه چیز است بهجز خدای تعالی، و
«واو»، حکم وفا به عهد است، و صداقت و درستی در وعده، و «یاء»، حکم یأس و
ناامیدی است از نفس خودت، و یقین داشتن است نسبت به پروردگار، و «ضاد»، حکم
ضمیر و باطن مصفا برای خدای تعالی و ضرورت به سوی اوست، و کسی که امورش را
به خدای تعالی واگذار مینماید، صبح نمیکند، جز اینکه از جمیع آفات به
سلامت است، و شام نمیکند، جز اینکه دین او سالم (و مصون از آفات) است.
[1] 2. فی قوله تعالی: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَ
مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»، [2] شرف الدین نجفی در تأویل آن
گوید: در کتاب حلیة الاولیاء، ابو نعیم به طریق خودش از ابو هریره، این [1]. نور الثقلین، ج 4، حدیث 50. [2]. انفال/ 64.
نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : امامی، عبدالنبی جلد : 1 صفحه : 383