نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : امامی، عبدالنبی جلد : 1 صفحه : 143
کَما
أُمِرْتَ»، [1] «ثُمَّ اسْتَقامُوا»، [2] «فَمَا اسْتَقامُوا لَکُمْ»، [3]
که طلب قیام را اراده میکنند، و نیز اراده میکنند که آن امر و به فعلیت
درآمدنش، دوام یابد و نفس خود را بر آن امر، در عمل، در قول توحید و در
عهد، منصوب نمایند، و طلب طبیعی همچنان است که در: «الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ»،* آمده است. [4] همچنین شیخ طوسی در تبیان، و طبرسی در مجمع البیان، در معنای استقامت در آیه: «فَاسْتَقِمْ
کَما أُمِرْتَ»، [5] فرمودهاند: و استقامت استمرار داشتن در جهت واحد است
و اینکه نه به سمت راست عدول کند، و نه به سمت چپ. [6] باز شیخ طوسی در تبیان فرموده: استقامت استمرار بر جهت صواب است و هروقت استمرار بر وجه خطا باشد، استقامت نامیده نمیشود. [7] نیز
او فی قوله: «وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ»، [8] فرموده:
استقامت بر طریق حق که عقل به آن دعوت میکند، طاعت خدای متعال است. [9] همینطور
فی قوله: «لِمَنْ شاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَسْتَقِیمَ»، [10] فرموده: برای امر
خدای متعال، وعظ استمرار و پایداری داشته باشند. [11] علامه طباطبایی
در المیزان فرموده: استقامت، طلب قیام شیء و درخواست ظهور و آشکار شدن همه
آثار و منافع آن است. پس استقامت راه، متّصف نمودن آن است به آنچه از راه
قصد میشود، مانند: مستقیم بودن، واضح و آشکار بودن. و عدم تمایل و انحراف و
استقامت انسان در امر، به این است که از نفس خودش قیام آن و اصلاحش را طلب
نماید، بهگونهای که با فساد و نقصی مواجه نشود و بهطور کامل و تمام
حاصل گردد؛ قال اللّه تعالی: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی
إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ وَ
اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ»؛ [12] یعنی حقّ توحید او جلّ و
علا را به جا میآورند. [13] [1]. هود/ 112. [2]. فصّلت/ 30. [3]. توبه/ 7. [4]. التحقیق، ج 9، ص 343. [5]. هود/ 112. [6]. تبیان، ج 6، ص 77- مجمع البیان، ج 5، ص 303. [7]. تبیان، ج 5، ص 176. [8]. جن/ 16. [9]. تبیان، ج 10، ص 154. [10]. تکویر/ 28. [11]. تکویر/ 28. [12]. فصّلت/ 6.
نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : امامی، عبدالنبی جلد : 1 صفحه : 143