نام کتاب : درسنامه مهدویت نویسنده : سلیمیان، خدامراد جلد : 1 صفحه : 203
سيدة الاماء الذى تخفى على النّاس ولادته،و لا يحلّ لهم تسميته...»؛ [1]«او فرزند سرور كنيزان است؛كسى كه ولادتش بر مردمان پوشيده و ذكر نامش بر آنها روا نيست...».
در اين دسته از روايات به دو چيز اشاره شده است:يكى مخفى بودن ولادت و ديگرى حرمت نام بردن حضرت با نام خاص.اگرچه ولادت آن حضرت بر عموم مردم پوشيده بود؛ ولى عدهاى از اين امر آگاه بودند.بنابراين مىتوان احتمال داد،اين عدم جواز،براى همه مردم نيست.از طرفى مرجع ضمير در«و لا يحلّ لهم»به«الناس»برمىگردد؛يعنى،بر كسانى كه ولادت آن حضرت بر آنها پوشيده است؛ازاينرو نام بردن،براى ايشان نيز جايز نيست.با وجود اين احتمالات،نمىتوان گفت كه اين روايت صريح در حرمت مطلق است.
1-3.نام بردن آن حضرت جايز نيست؛همانگونه كه جسم ايشان ديدنى نيست:
داود بن قاسم جعفرى گويد:از امام هادى عليه السّلام شنيدم كه فرمود:«الخلف من بعدى ابنى الحسن فكيف لكم بالخلف من بعد الخلف؟فقلت:و لم جعلنى اللّه فداك؟فقال:لانّكم لا ترون شخصه و لا يحلّ لكم ذكره باسمه قلت فكيف نذكره؟قال:قولوا:الحجة من آل محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلم»؛ [2]«جانشين پس از من فرزندم حسن است و شما با جانشين پس از جانشين من چگونه خواهيد بود؟گفتم:فداى شما شوم!براى چه؟فرمود:زيرا شما شخص او را نمىبينيد و بردن نام او به اسمش بر شما روا نباشد،گفتم:پس چگونه او را ياد كنم؟فرمود:بگوييد:حجّت از آل محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلم».
امام صادق عليه السّلام در جواب كسى كه پرسيد«مهدى از فرزندان كيست»؛فرمود:«الخامس من ولد السّابع يغيب عنكم شخصه،و لا يحلّ لكم تسميته»؛ [3]«پنجمين امام از فرزندان امام هفتم كه شخص او از ديدگان شما نهان شود و نام بردنش روا نباشد».