responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2102

مشروط است و بلكه نسبت بهر مقدمۀ با مقدورى مشروط است كه اگر آن مقدمه مقدور شد واجب بايد محقق شود اعم از آنكه عدم مقدورية آن بواسطه عروض عرض باشد با لذات باشد و ديگر آنكه مراد از واجب مطلق گاه مطلق به نسبت باقتضاء حكمت و عدل است و گاه منظور لفظى است كه مطلق؟؟ آمده است ديگر آنكه سخن در وجوب شرعى است نه عقلى و مراد از وجوب شرعى هم اصلى است نه تبعى و مراد اين است كه اگر خطاب وجوبى بر انجام مأمور به صادر شود بنفس همان خطاب مقدمات واجب ميشود بانه كه در ترك آن دو عقاب است يكى براى اصل و يكى ديگر براى مقدمه بانه و با وجود آنكه مقدمه واجب است عقاب يكى است،ديگر آنكه دلالت وجوب، مقدمات آن از باب دلالت عقلى است يا لفظى تضمن است يا التزام يا مطابقه و بر فرض وجود مقدمه بايد گفت كه از باب وجوب توصلى است نه اصلى و تعبدى زيرا مطلوب فى ذاته نيست بلكه مطلوب لغير است.

وُجوبِ نَفْسى

-(اصطلاح اصولى، فقهى)در مقابل وجوب غيرى و تخييرى و مقدمى و توصلى است.

(رجوع شود به واجب نفسى و خزائن ص 31).

وُجُود

-(اصطلاح فلسفى و عرفانى) وجود يعنى هستى مقابل عدم يعنى نيستى در اينكه آيا وجود را ميتوان تعريف كرد يا نه ميان فلاسفه اختلاف است و اقوال و انظارى اظهار شده است از اين قرار:1-وجود بديهى التصور است و تعريف آن ممكن نيست و حقيقت و كنه آن در نهايت خفا است و نتوان آن را تعريف كرد مگر به تعريف لفظى.

2-وجود هم مانند بعضى ديگر از امور نظرى بوده و قابل تعريف است.

3-وجود از امور اكتسابى و نظرى است و لكن تعريف آن ممكن نيست.

4-صدر الدين ميان مفهوم و حقيقت وجود فرق گذارده و گويد شكى نيست كه در عالم موجوداتى يافت ميشوند و متحقق و متقرراند و اين موجودات هر يك داراى حدود و عوارض و لو احق خاص‌اند و هر يك از ديگرى بوسيلۀ آن عوارض جدا و ممتاز ميشوند و در عين حال كلمۀ هست بر همۀ آنها اطلاق ميشود و همۀ آنها در وجود بمعنى هستى مشترك‌اند و آن يعنى ما به الاشتراك(هستى بمعنى ما به الاشتراك) در همه مفهوم عام اعتبارى انتزاعى است كه از موجودات متقرر در خارج انتزاع ميگردد اين وجود عام و بديهى است.

بحث و اختلاف اساسى ميان حكماء اين است كه غير از آن مفهوم عام اعتبارى بديهى امرى يا امور ديگرى در خارج متحقق‌اند كه بنام وجود خوانده شوند و اين مفهوم عام از آنها انتزاع شده باشد يا نه بلكه اين مفهوم منتزع از ماهيات متخالفه است،اساس اختلاف اصالت وجودى و ماهيتى همين است.

(رجوع باصالت وجود،و اسفار ج 1 ص 120-رسائل صدرا ص 132 شود).

شيخ اشراق در مقام بيان وجود و

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2102
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست