responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2020

و آنست كه چيزى را ذكر كند با القاب و صفات لايق به چيزى ديگر چنانكه خواهند يكى را بمنزلۀ بهائم يا سباع شمارند در تعبير چنين گويند كه يك رأس فلان يا يك خروار بهمان را ديدم.

دوام دولت حسن تو با دو چهر درخشان برنده تيغ،دو ابرو،درنده خنجر مژگان خرام قامت سرو تو تا قيام قيامت شكنج پرچم زلف تو تا بآخر دوران شكسته لشكر جانها بتيغ نرگس جادو گرفته كشور دلها به تير غمزۀ فتان (از ابدع).

نَعَم

-(اصطلاح ادبى)بفتح نون و عين يا بكسر نون و بكسر هر دو هم آمده است و حرف تصديق است و وعد است و اعلام است.بعد از خبر تصديق است مانند«قام زيد و ما قام زيد» و بعد از نهى و امر«هلا تفعل و هلا لم تفعل»وعد است،و بعد از استفهام اعلام است مانند«اقام زيد نعم و يا لا،و هل تضرب زيدا نعم،و لا تضرب زيدا،نعم،لا» رجوع به بلى شود.

نِعْمَ و بِئْسَ

-(اصطلاح ادبى)اين دو كلمه از افعال مدح و ذمند رجوع بافعال مدح و ذم شود.

نَفاذ

-(اصطلاح اصولى و ادبى)نزد اصوليان عبارت از ترتيب اثر باشد بر تصرف،مانند بيع فضولى كه منعقد شود و نافذ نيست و اجازۀ مالك نافذ است و بالجمله بيع نافذ لازم آن باشد كه باصله و وصفه مشروع بود و حق غير بدان متعلق نباشد و خيارى در آن نباشد بر خلاف نافذ غير لازم،و بيع موقوف آن باشد كه حق غير بدان متعلق باشد.

(از كشاف ص 1382).

در نزد عروضيان حركت وصل است چون بخروج پيوندد.

رجوع به(المعجم ص 25)شود.

مثال:

تو كمان كشيدۀ و در كمين كه ز قيد جان برهانيم-بمراد دل برسى اگر بمراد دل برسانيم-كه راء حرف روى است و يا حرف وصل،در اينجا متحرك باشد كه حرف خروج كه سين است بدو پيوسته است.

نِفاس

-(اصطلاح فقهى)بكسر نون خونى است كه مقارن تولد و خروج بچه از رحم مى‌آيد چه قبل از رسيدن و رشد باشد يا بعد از آن و اقل آن يك لحظه است و اكثر آن باندازۀ عادت در حيض است براى زنانى كه داراى عادتند و ده روز است در غير آنها و مورد،حكم نفساء هم در احكام مانند حائض است (از شرح لمعه ج 1 ص 28-عروة ص 122-كشاف 1404).

نِفاق

-(اصطلاح ذوقى)دو رويى و توسل باهل باطل براى نيل بمراد.

نَفْخَۀ عِشْق

-(اصطلاح ذوقى)رجوع به عشق شود.

نَفْخِ رُوح

-(اصطلاح ذوقى)نفس رحمانى است و گاه مراد علم است و گويند چهار نفخ است.

از اول عمر تا به آخر عمر،يكى نفخ روح است،كه جسم بدو زنده شود و يكى نفخى است كه اوصاف ذميمه ميراند و يكى نفخى است كه اوصاف

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2020
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست