responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2002

اسقاط هر دو سبب و تاء از مفعولات است كه«لا»ميماند منقول به«فع»شود و در فقه ذبح شتر را گويند با ترتيب خاص رجوع بذبح شود و ايام نحر سه روز است از روز اضحى رجوع بايام نحر و تشريق شود.

نَحْسُ الأَصْغَر

-(اصطلاح نجومى) ستارۀ مريخ را گاه احمر ناميده‌اند و گاه نحس اصغر چنانكه ستاره و فلك مشترى را سعد الاكبر ناميده‌اند.

(رجوع شود به شرح چغمينى)

نَحسِ بُزرگ
نَحسِ كُوچك

رجوع به طبايع ستارگان شود

نَحنُ مُسَيِّرون

-(اصطلاح ذوقى) مراد از اين جمله بيان حال انتقال قلوب در احوالات و مقامات است زيرا سالك در هيچ مقام و حالى ثابت نماند كه گفته‌اند «الزاهد سيار و العارف طيار»

نَحْو

-(اصطلاح ادبى)علمى است از علوم مدونه كه قواعد صحيح خواندن زبان عرب را بدست ميدهد«النحو علم باصول تعرف بها احوال اواخر الكلم الثلاث من حيث الاعراب و البناء و كيفية تركيب بعضها مع بعض و الغرض منه صيانة اللسان عن الخطأ اللفظى فى كلام العرب و موضوعه الكلمة و الكلام».

(از الهدايه ص 182-كشاف ص 1431)

نِدّ

-(اصطلاح فلسفى)ند بمعناى مثل است،ند شىء مثلى است كه در تمام امور با آن مساوى باشد و مثل شىء چيزى است كه در حقيقت نوعيه با هم مثل خودشريك باشد.

«ند الشيء هو المثل المساوى له من جميع الوجوه و مثل الشيء هو المشارك له فى حقيقة نوعية».

(از ش ص 309).

نِدا

-(اصطلاح ادبى و عرفانى)يعنى خواندن و از انواع طلب است كه گاه براى طلب اقبال است مانند اغراء كه برانگيختن شخص است بر كارى چنانكه بكسى كه تظلم ميكند گفته شود:«يا مظلوم»يا در فارسى گفته شود«واقعا كه مظلوم واقع‌شدۀ»و از اين قبيل تحريكات كه او را وادار بر تظلم و شكايت كند، و گاه براى اختصاص است مانند«انا افعل كذا يا ايها الرجل» حروف ندا عبارتند از«يا،ايا،هيا اى» «يا»براى مطلق منادى است نزديك و دور؛و اى براى نزديك و ايا و هيا براى دور مانند«ازيد-يا الله؛هيازيد، أيا زيد» منادى هرگاه مفرد معرفه باشد مبنى خواهد بود بر ضم مانند«يا زيد،يا زيدان يا زيدون»كه مبنى است بر آنچه رفع آن بدو است و مناداى مفرد مذكر غير مقصوره و مناداى مضاف و شبه آن منصوب‌اند مانند«يا غافلا و الموت يطلبه-يا عبد الله-يا حسن الوجه» و اگر مفرد معرفه باشد و موصوف بابن و ابنة بدون فاصله و مضاف به علم ديگر باشد ميتوان الف ابن و ابنة را حذف كرد مانند«ازيد بن سعد«أ هند بنة عاصم» حرف ندا با الف و لام جمع نشود مگر

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2002
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست